سایت بدون – داستان نورالدین خانزاده یا همان آقای«نون خ» معروف را که احتمالا یادتان هست. سریالی که نوروز پارسال به کارگردانی سعید آقاخانی روی آنتن رفت و توانست عنوان یکی از پربینندهترینهای آن زمان را به خود اختصاص دهد. بعد از آن هم نوبت به فصل دوم این قصه رسید که توانست علاوه بر یاران قدیمیاش نگاه مخاطبان دیگری را هم به خود جلب کند. حالا هم تصویربرداری فصل سوم آقای نونخ شروع شده است. مجموعهای که در آن کردها حرف اول را میزنند و اتفاقات قصه هم حول هر کدام از این شخصیتها میگذرد. در این سری گویا قرار است همان آدمهای باصفای یکی از روستاهای غرب کشور را ببینیم که داستانها و اتفاقات مختلفی را با هم از سرمیگذرانند و البته طنز اجتماعی با مایههای سیاسی هم جریان اصلی است که در همه این قصهها وجود دارد. این شروع باعث شد تا ما هم با مروری به فصلهای قبلی این سریال در گپ کوتاهی با تهیهکننده آن و همکاری و همراهی روابط عمومی این مجموعه از جریانی که قرار است شاهدش باشیم، باخبر شویم.
تعریف «نون خ» مشخص است
مهدی فرجی که قبلتر او را در کسوت مدیریت شبکههای مختلف دیده بودیم، مدتهاست این فضا را رها کرده و سراغ تهیهکنندگی رفته است. «لژیونر» هم یکی دیگر از مجموعههایی است که او روی آنتن برد. فرجی در گپ کوتاهی که داشتیم، درباره این سری «نونخ» ابتدا از شروع تازه و چند روزه تصویربرداری این مجموعه گفت. لوکیشنهایی که در این فصل قرار است ببینیم هم موضوعی بود که فرجی با اشاره به آن افزود: این روزها ما موقتا اطراف تهران و حوالی جاجرود هستیم. بعد از مدتی هم بخشهای دیگری از قصه را در شهرستان و سمت غرب تصویربرداری میکنیم. چون به هر حال فضای کار از ابتدا به این مناطق برمیگشت و نمیشود همه کار را تنها در تهران و اطراف آن پیش برد. با همه اینها باید ببینیم کرونا تا کجا به ما اجازه تصویربرداری و ادامه کار
میدهد. یکی از مواردی که «نونخ»را معروفتر کرد هم پرداخت به موضوعات مختلف و مسائلی است که مردم با آن دست و پنجه نرم میکنند. فرجی در پاسخ به اینکه در این سری چقدر قرار است کنایههای سیاسی و اجتماعی مختلف را ببینیم هم گفت: به هر حال «نونخ»تعریف روشنی دارد و داستان آن هم از ابتدا فضای مشخصی داشت. در این سری هم کلیت ماجرا همان است و در طول قصه علاوه بر آن تعریف کلی، به زندگی و اتفاقاتی که هر کدام از شخصیتها دارند هم میپردازیم. ماجراهایی که شاکله داستان را پیش میبرند. اضافهشدن اکبر عبدی و بازگشت علی صادقی به «نونخ۳» هم اتفاق دیگری است که به گفته فرجی شاید همین جا متوقف نشود و در ادامه شاهد حضور چهرههای دیگری هم در سریال باشیم. فرجی همچنین در پاسخ به این سوال که آیا از ابتدا ساخت ادامه سریال نون خ را پیش بینی کرده بودید یا نه، توضیح داد: بله، از ابتدا ماجراهای سریال و شخصیتهای قصه به گونهای طراحی شد که قابلیت تداوم را داشته باشد. خوشبختانه تا به اینجا سریال «نون خ» با اقبال مردم روبهرو شده و شخصیتها را دوست داشتند.
نمیخواهیم کلیشه باشیم
سعید آقاخانی علاوه بربازیگری و نقشهای پرخاطرهای که از او یادمان هست، تجربه کارگردانی سریالهای عید امسال، زنبابا، راه در رو، خوشنشینها، نقطه سرخط، دزد و پلیس، خروس، روزهای بد بهدر، بیمار استاندارد و شب عید را هم به عهده داشته است. او در گپی که برای فصل ۲ با جامجم داشت از ویژگی تجربه همزمانی کارگردانی و بازیگری در این سریال گفت و نوید ساخت ادامه این مجموعه را داد و بیان کرد: مسلما زحمت من هنگام کار زیاد شد، اما تلاش کردم کار را تحتتاثیر قرار ندهد و تا حد ممکن خیلی خوب پیش برود. مراقب شوخیها و شخصیتها بودم که به بیراهه نرود. در مجموع سعی میکنم شخصیتهای سریال نون خ همچون فصل قبلی برای مخاطبان واقعی باشد. امیدوارم مردم این فصل از سریال را دوست داشته باشند تا سراغ سریهای بعد برویم. شیوه انعکاس رخدادهای اجتماعی هم سوال دیگری بود که او درباره اش گفت: برنامههای زنده و غیر زنده، اخبار و… قبل از سریال «نون خ» به این موارد پرداختند و جلوتر دربارهاش حرف زدند. بنابراین پرداخت به آنها خیلی کلیشهای خواهد بود. ما سعی کردهایم به موضوعاتی بپردازیم که برای مردم جالب و به دور از این کلیشه باشد.
تفاوت ۲ «نون خ » و آنچه احتمالا خواهید دید!
قصه: میشود گفت قصه که اصل و ریشه هر اثر نمایشی است، در این دو فصل تفاوت زیادی باهم داشتند. در واقع جدا از کلیتی که فصلهای هر سریال ادامه داری را به چشممان آشنا میکند، خرده اتفاقاتی که در دل داستان میافتد، باعث میشود بیننده به دنبالش کشیده شود یا آن را نصفه و نیمه رها کند. در نون خ ۲ هم میشود گفت ادامه فصل یک با آن روند شاید ممکن نبود و چنین داستانی به قول بعضی از منتقدان بعید بود که میتوانست بدون ورود اتفاقات جانبی دیگر، امکان ادامه در فصول بعدی را داشته باشد. اینجا بود که آقاخانی و البته امیر وفایی، نویسنده مجموعه دست به کار شدند و طرح تازهای برای این مجموعه ریختند تا با ادامه آن شاهد کش آمدن قصهای که حرف چندانی برای گفتن ندارد، نباشیم. با وجود این مشخص است که برای همین طرح هم از قبل برنامهریزی شده، چون شروع ساخت فصل دوم یک سریال بلافاصله بعد از سری اول آن، بدون فکر قبلی قطعا نتیجه خوبی نخواهد داشت اما پیشرفت قصه و به نوعی تکامل آن در نونخ ۲ نشان میدهد که پیشبینیهایی برای این ادامه درنظر گرفته شده بود.
جابهجایی نجاتبخش: تغییر لوکیشنها از فضای شهری به روستا و حتی آن طرفتر یعنی یک صحرا، به خودی خود بخش زیادی از بار این ماجرا را به دوش کشید، چرا که این جابهجایی و موقعیت تازه، طبیعتا حوادث و ماجراهای نو و جالبی را هم به همراه داشت. به هرحال بازهم باید گفت این تغییرات در فضا و اتفاقات ریز و درشت زندگی آقای نونخ بود که باعث شد این سریال پتانسیل ادامه دار شدن را داشته باشد.
طنز رو به جلو: درباره میزان طنزی که در این دو فصل دیدیم نیز همین ماجرا وجود دارد. یعنی در فصل اول، شوخیها و گاهی طنز موقعیتهایی وجود داشت که به قولی در ذوق مخاطب میزد اما در سری بعد شخصیتها انگار کاملتر شدند و بیشتر جا افتادند، آنقدر که ترکیب نهایی به طوری شکل گرفت که باعث شد همه چیز پختهتر و البته با نمک بیشتری پیش برود.
و اما فصل ۳
همه این مواردی که گفتیم را میشود با توجه به همین اندک صحبتهای فرجی و اخبار کوتاه منتشر شده از نونخ سوم را، تا اندازهای برای این فصل در راه پیشبینی کرد. طبیعتا داستان این سریال بازهم دارای اتفاقات ریز و درشتی است که با توجه به ورود بازیگران تازه، مثل اکبر عبدی و علی صادقی رنگ و لعاب بیشتری خواهد گرفت و شاهد تعاملات تازه تری خواهیم بود.
درباره قصه فصل جدید نون خ هم تنها میتوانیم بگوییم که داستان با عروسی دختر نورالدین آغاز می شود و این عروسی حوادث و اتفاقات تازه و بامزه ای را بهدنبال دارد. در کنار قصه که خبر بیشتری از آن نیست هم میشود گفت باز هم قرار است شاهد طنزهای کلامی و موقعیتی باشیم که ما را میخندانند اما در پس آن معضلات و مسائلی مطرح میشود که خیلی از مردم به خصوص در غرب کشور با آن دست و پنجه نرم میکنند. طبق صحبتهای فرجی هم این انتظار میرود شخصیتها بیشتر از قبل خود را نشان دهند و با مخاطب همراه شوند. البته باید در نظر داشت که این همراهی خواهناخواه اتفاق میافتد چرا که مردم با دیدن دو فصل از یک سریال انگار که با شخصیتهای آن در طول چندین قسمتی که کار را میبینند، زندگی میکنند. به همین دلیل نون خ ۳ این شانس را دارد که از بدو شروع طرفدارانی داشته باشد که منتظرند تا ببینند این بار جناب نونخ و رفقایش قرار است چه داستانی را رقم بزنند.
تقسیم لوکیشنها بین تهران و مناطق غرب کشور هم نشان از تغییر فضایی دارد که در صورت اجرای درست آن، باید گفت که میتواند مجموعه را از یکنواختی فضایی و بصری نجات دهد.
تولد آقای خ
فصل یک: گفتیم پارسال بود که آقای خ متولد شد و روی آنتن رفت. سریالی که جریان اصلی آن درباره نورالدین خانزاده و درگیریهایش در حوزه مالی بود. اگر بخواهیم جزئیتر بگوییم و یادآوری کنیم، قصه به آن موقعهایی برمیگردد که نورالدین صاحب یک کارگاه فرآوری تخمه آفتابگردان بود و اهالی روستا هم با اطمینانی که داشتند محصولاتشان را به او میفروشن دو او هم به شخص دیگری که بعد فوت میکند میفروشد.نورالدین هم بدهکار میشود.
بازتاب برونمرزی: جالب است بدانید که آوازه این سریال علاوه بر کشور خودمان، تا کمی آن طرفتر هم رسید، تا جایی که چند کشور همسایه هم پیشنهاد خرید حق پخش سریال نون خ را داشتند.
فصل ۲: فصل دوم در ۱۷ قسمت 50 دقیقهای ساخته شد. داستان این فصل از جایی شروع شد که نورالدین در حال پرداخت بدهیهایش است. ماجرایی که با مرگ مهلقاخانم همراه میشود. بعد از این هم در طول داستان شاهد بخشی از جریان زلزلههای معروف غرب کشور بودیم، ماجرایی که باعث شد اهالی روستا تا امنترشدن اوضاع به صحرا بروند و مدتی آنجا زندگی کنند. در این جابهجایی و فضای تازه هم هر روز اتفاقات جدیدی رخ میداد، مواردی که در ابعاد کوچک و با طنز تلخی که در آنها وجود داشت، بخشی از مسائلی که حادثهدیدههای غرب کشور پشت سر گذاشتند را منعکس کرد.
تازهوارد قدیمی و برگشت آقای داماد
اکبر عبدی از تازهواردهای «نون خ» است که جنس طنزش را همهمان میشناسیم و با لبخندش کاملا آشنایی داریم. حالا عبدی قرار است در نقشی که هنوز چیزی از آن نمیدانیم، به این مجموعه بپیوندد. تقابلی که قطعا موقعیتهای جذابی را رقم میزند چرا که ترکیب شور و گرمی عبدی با آرامش و طمانینه آقاخانی از آن مواردی است که میتواند جالب توجه باشد. علاوه بر این بازگشت علی صادقی که از فصل یک دیگر پیدایش نشد هم اتفاق دیگری است که روی بار طنز و موقعیتهای کمدی داستان قطعا تاثیر میگذارد. او نقش سیروس؛ همسر مرجان و داماد نورالدین را داشت. شخصیتی که پر از بلاهت بود و در کنار نورالدین قصد داشت در تهران قضیه بدهیهایش را راست و ریست کند، اما عملا کاری از پیش نمیبرد. این بازگشت هم حتما ماجراهایی را به خود اختصاص میدهد که بخشی از قصه را پیش خواهد برد. دیگر بازیگران سریال هم سعید آقاخانی،حمیدرضا آذرنگ، شقایق دهقان، سیروس میمنت، سیدعلی صالحی، هدیه بازوند، ندا قاسمی، ماشاا… وروایی، کاظم نوربخش، نسرین مرادی، سیروس سپهری، صهبا شرافتی، سیروس حسینیفر، یوسف کرمی، سید حسین موسوی، آتنا مهیاری، علی اخوان، شقایق فتاحی، نارین ایوبی، شیدا یوسفی و.. هستند.
مرور،حاشیه و انتقاد
حالا که صحبت از شروع دوباره نون خ است، بد نیست ظرفیتهای این مجموعه، ویژگیها، حواشی و ماجراهایی که پشت سر گذاشت را با هم مرور کنیم.
بازیگران: یکی از مواردی که در نگاه اول در این سریال تا حدی به چشم خورد، انتخاب بازیگران و حضور چهرههای تازهای بود که جزو بازیگران همان منطقه یعنی کردستان هستند.
انعکاس یک منطقه: از آنجا که سریال روی انگشت کردها میچرخد و دوربین آقاخانی هم در فصلهای قبل راهی آن مناطق شد، ما شاهد انعکاس بخشی از فرهنگ و آداب این منطقه و مردمش بودیم.
«جشن انار» نمونه یکی از این موارد بود.
علاوه بر این، لباسهای کردی همان شکلی است که اگر به مناطق کردنشین سفر کنیم آن را خواهیم دید. رخدادهای این بند هم در فصل ۳ با همان شکل ادامه خواهد داشت.
وجود قطعات زیبایی از موسیقی کردی هم جزو ویژگیهای پربازخورد این سریال بود که احتمالا در این سری هم شاهدش خواهیم بود.
حاشیههای یک لهجه: از اینها که بگذریم، جا دارد یادی هم کنیم از اعتراضات و حواشیای که همزمان با پخش این سریال مطرح شد.
لهجه اهالی «نون خ» در صدر این جریان قرار دارد، موضوعی که البته همیشه و همیشه در هر سریالی با واکنشهای مختلفی همراه میشود. با پخش این سریال هم بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی به ویژه در توییتر از شکل صحبتکردن بازیگران ایراد گرفتند و تاکید داشتند عنوانکردن زبان کردی در قالب لهجه درست نیست.
انحراف از مسیر: وجود داستانهای جانبی در هر مجموعه نمایشی طبیعی است اما گاهی این اتفاق قصه را از مسیر اصلی جدا میکند، موضوعی که گاهی در نون خ هم شاهدش بودیم. در این بین با اینکه داستان حول محور خانزاده میچرخد اما گاهی این روند بیش از حد تغییر میکرد خرده پیرنگهای فرعی به داستان اضافه میشد. مسیری که باید دید این بار قرار است چطور هدایت شود.
یادآوری: نون خ سال گذشته با تمام تلخیها و خندههایش اما شاهد یک اتفاق تلخ هم بود؛ فوت علی ابوالحسنی که پس از سالها کنارهگیری از بازیگری در سریالها، برای بازی در نون خ که داستان آن مربوط به هماستانیهایش بود به قاب تصویر برگشت اما متاسفانه اجل مهلتش نداد و ۱۰ اسفند بر اثر عارضه قلبی جان خود را از دستداد.
داستان نونخ۳ منسجمتر شده است
شیرین که یکی از دختران آقای « خ» است، همانطور که گفتیم در این سری قرار است با ماجرای ازدواجش شروع کننده قصه باشد. ندا قاسمی بازیگر این نقش که خودش هم اصالتی کرمانشاهی دارد، در گپ کوتاهی با ما از جزئیات این ماجرا گفت.
او ابتدا به کلیت تغییرات نونخ ۳ اشاره کرد و افزود: تصویربرداری این فصل تازه شروع شده و من و دیگر اعضای گروه برای چندسکانس بیشتر جلو دوربین نرفتیم. با این حال به نظرم در این سری کار از وجوه مختلفی منسجمتر شده، هم از نظر فیلمنامه و هم شیوه کار و فضایی که دارد.
او درباره نقش شیرین و داستانی که قرار است با ازدواج او شروع شود، گفت: هر چه بیشتر پیش میرویم نویسنده شخصیتها را در بازیگران بیشتر میبیند و طبیعتا نسبت به قبل بیشتر دستش میآید که چه اتفاقاتی را برای بازیگر بنویسد و او را درگیر چه ماجراها و ویژگیهایی کند. روی همین حساب من فکر میکنم که فیلمنامه خیلی منسجمتر و پختهتر شده و بازیگران هم با توجه به اینکه به فصل سه رسیدهایم به خوبی در نقشهایشان جا افتادهاند و ریزهکاری هر کس به خوبی از آب درآمده است. همچنین هر کس هم شخصیت خودش را بهتر شناخته و خوبتر از قبل میتواند آن را ارائه دهد و این تعامل بین کارگردان و فیلمنامهنویس هم اتفاق افتاده است؛ به همین خاطر فکر میکنم در این فصل شاهد رخدادهای بهتری باشیم.
وجه تمایز شیرین با فصلهای قبل هم سوالی بود که قاسمی در پاسخ به آن بیان کرد: در مورد شیرین نیز همینطور است، یعنی کارگردان دیگر شیرین را شناخته، فیلمنامهنویس هم همینطور و با بخشهایی که خود من هم با توجه به کلیت داستان به کار اضافه میکنم، شخصیتی شکل گرفته که از قبل پختهتر است و بیننده هم میتواند بیشتر به آن نزدیک شود.
او از زندگی با شخصیتها گفت و افزود: از آنجا که داستان برای ما ادامهدار بوده، خب ناخودآگاه با شخصیت بیشتر درگیر میشویم و هرچه جلوتر میرویم لایههای بیشتری از آن کشف و موقعیتهای تازهتری را ایجاد میکنید. من هم شاید در فصلهای یک و دو گنگی در مورد شیرین داشتم که الان دیگر اینطور نیست و دقیقا میدانم که چطور باید آن را ایفا کنم.
تفاوت لوکیشن آغاز این فصل با سری دوم هم موضوعی بود که کار را برای گروه تا حدی راحتتر کرده است. چرا که در سری قبل بیشتر کار در کردستان و سرما و شرایطی گذشت که ساده نبود. قاسمی دراین باره هم گفت: همانطور که گفتم کار تازه شروع شده و هنوز به سختیهایی که گذراندیم، نرسیدیم. البته در فصل یک و دو در سرمای شدید کارمان را شروع کرده بودیم اما این بار زودتر تصویربرداری آغاز شد و میشود گفت تا اینجا کمی ماجرا راحتتر پیش رفته است.
روناک خود من است!
صهبا شرافتی، بازیگر نقش روناک که غیرت و حساسیتش روی دختر داییهایش از ویژگیهای اصلی اوست، درباره این سری و تفاوتی که داستان او با دو فصل قبل دارد، به جامجم گفت: روناک شخصیتی بود که یکدفعه فصل قبل وارد شد و کسی از دلیل حضورش خبر ندارد. اما در این سری به دلیل حضور او در قصه و اینکه چرا او با دایی و دخترداییهایش زندگی میکند، بیشتر پرداخته میشود. روناک در این سری هم کاراکتری محکم و قوی است که برای همه حامی است؛ از دایی گرفته تا بقیه خانمهای داستان. با این حال او در فصل۳ مقداری مهربانتر شده است.
او درباره فضای کلی کار هم بیان کرد: میتوانم بگویم که اینبار فضای کار بهتر از قبل است و لوکیشنمان هم جای باصفایی است که به جذابیت این ماجرا اضافه میکند و من هم خیلی آن را دوست دارم. سال گذشته فاز اول را کرمانشاه بودیم و برای بخشهای دوم و سوم به تهران آمدیم اما اینبار کلا از تهران شروع کردیم، اتفاقی که کار را تا حدی راحتتر کرده، زودتر میرسیم و خستگی کمتری داریم.
داستان روناک در فصل سه هم گویا قرار است مفصلتر شود، موضوعی که او در خصوص آن گفت: روناک در این سری داستان جداگانهای برای خودش دارد. او سال گذشته چون همیشه با دخترداییهایش بود، بیشتر داستانش با آنها گره خورده بود اما در این سری همانطور که گفتم او ماجراها و اتفاقاتی را پشت سرمیگذارد که از خانواده داییاش جداست. در واقع در مورد کار و زندگی روناک شاهد وقایعی هستیم که همهشان تازگی دارد.
شرافتی که سال گذشته درگیر درس و کنکور بود و همزمان سریال و درس را پیش میبرد، به گفته خودش امسال این داستان را پشتسر گذاشته و با خیال راحتتری سراغ فصل سه رفته است.
به هرحال هر سریالی که چند فصل با مردم همراه میشود، انتظار آنها را هم از خود بالاتر میبرد تا جایی که بینندگان از بازیگران هم توقع دارند که این انتظار را تا حدی مرتفع کنند. این ماجرا برای بازیگر هم میتواند دغدغه ایجاد کند، موضوعی که روناک قصه هم تا حدی درگیر آن شده و دربارهاش میگوید: در ادامه این سریال من واقعا برای ایفای این نقش نگرانتر شدم چون سال گذشته کسی تا سریال پخش شد، من را نمیشناخت، بعد از آن دیدم که خیلیها روناک را دوست داشتند و یکی از تکه کلامهایم(دوغ یا نوشابه) را استفاده میکردند. این اتفاق از آنجا که باعث شد همه من را بشناسند، کار را برایم سختتر کرد. از اینجا به بعد من باید نسبت به حرکات، صحبت و رفتارهایم بیشتر دقت داشته باشم و با تمرکز بیشتری سعی کنم تا آنچه مردم میخواهند را در حوزه نقشم ایفا کنم. میشود گفت که روناک تا حدی شخصیت واقعی خودم است اما باز هم باید بیشتر حواسم را جمع کنم که دیدگاه مثبت به خودم و روناک ادامه داشته باشد.
شباهت روناک با صهبا هم از موارد دیگری بود که او با اشاره به تاثیری که از هم گرفتهاند، گفت: قبلتر هم گفته بودم که روناک نقاط مشترک زیادی با صهبا دارد و آن طرز تفکر و غیرتیشدنهایش هم روی من خیلی اثر گذاشت تا حدی که نزدیک یک سال تمام است که من در حال زندگی با او هستم. در این بین خیلی سعی کردم تا به شکلی در این نقش فرو بروم که همه بتوانند باور کنند که روناک یک شخصیت واقعی است نه کاراکتری که تنها در سریال حاضر شده تا با گفتن چند دیالوگ رفع تکلیف کند. از آنجا که من این نقش را زندگی کردم، میتوانم بگویم که هم او از من تاثیر و بهره گرفته و هم من از او، به شکلی تعاملی دو طرفه محسوب میشود.
فراموش شده بودم اما برگشتم
نقش آقامعلم سریال «نونخ» هم که از فصل اول آمد، ولی در سری دوم کمتر دیده شد را یوسف کرمی بازی میکند. بازیگری که بیشتر به عنوان کمدین شهرت دارد. او اما در این سری گویا قرار است پررنگتر از قبل دیده شود، جریانی که از آن به ما گفت: در این سری من همان نقش معلم را دارم، اما به طور کلی نقشها خیلی پختهتر شده و بچهها هم بیشتر جا افتادهاند، تا جایی که میتوان گفت نسبت به قبل، اگر ضعفهایی هم وجود داشته، در این سری به حداقل رسیده، چون هیچ کاری بدون ضعف در دنیا وجود ندارد و نمیگویم که صفر شده، اما واقعا این ماجرا به کمترین حدش رسیده است. من احساس میکنم که مردم هم خیلی آن را دوست داشته باشند، چون اتفاقات آن جذابیت بالایی دارد.
اینکه آقامعلم در این سری به چه شکل دیده میشود و چقدر تغییر کرده، سوالی بود که کرمی در پاسخ به آن عنوان کرد: بیشتر دیده شدن با بهجا و درست دیده شدن متفاوت است و من از اینکه تنها در تصویر باشم، بدم میآید. در این سری هم فکر میکنم از زمانی که کار شروع شده تا الان هرجا و در هر صحنهای بهجا و درست حضور داشتم. در این سری نیز همین روند ادامه دارد و از آن راضی هستم. چون حس میکنم که الکی جلوی دوربین نیستم.
او که اصالتا کرمانشاهی است، در کنار کار قبلی خود یعنی اجرای استندآپ تاحدی تجربههای مختلفی کسب کرده که قطعا روی بازیاش هم تاثیر میگذارد؛ موضوعی که دربارهاش بیان کرد: به هر حال من بهواسطه کاری که از قبل داشتم، مدام به شهرهای مختلف میرفتم و با لهجههای مختلف آشنایی دارم. اما در این سریال با لهجهاش راحتتر هستم، چون نقش و فضا به شهر و اصلیت من برمیگردد. با همه اینها من نسبت به سالها پیش که کار بازیگری را شروع کردم، احساس میکنم که تفاوت چشمگیری داشتهام، چون در هرکاری این روند تغییر باید وجود داشته باشد.
آقامعلم اما قبلتر قرار بود که نقش شفیع، دایی خانواده خانزاده را بازی کند، جریانی که کرمی میگوید: در این نقش، من تا حدی فراموش شده بودم، چون از اواسط کار گروه به فکر حضور این نقش برای فصل دو افتادند. روز اول که به دفتر ساخت این سریال رفتیم و با مصطفی تنابنده و سعید آقاخانی صحبت کردیم، قرار شد نقش آقامعلم را بازی کنم، اما فردایش گفتند بهتر است نقش شفیع (دایی خانواده نورالدین) را بازی کنم. مدتی برای این نقش تمرین کردم و با آن انس گرفته و مسلط شده بودم که بازهم قرار شد تا آن را بازی نکنم و جناب میرطاهر مظلومی آن را به عهده بگیرد که استادانه هم بازی کردند. من هم باوجود وقت کمی که داشتم، مجددا نقش معلم را تمرین کردم و با اینکه دوسه قسمت اول را زمان برد تا با گروه و شرایط هماهنگ شوم، اما این اتفاق در نهایت بهخوبی افتاد.
با همه اینها جدیتی که در نقش معلم است، با تصویری که خیلیها از کرمی در ذهنشان است، تفاوت دارد. اتفاقی که او از آن ابراز خوشحالی کرد و گفت: اتفاقا همیشه در ذهن مردم این بود که من کمدین هستم و اینجا خوشحال شدم که کمی جدیتر هستم، چراکه این نشان میدهد که میتوانم فضای دیگری را هم بازی کنم. همچنین اینکه جدی باشی و بتوانی مردم را بخندانی، خیلی دلنشینتر است.
سلمان را زندگی کردم نه بازی
کاظم نوربخش، بازیگر نقش سلمان که خندهها و ویژگیهای خاصش در این سریال معروف است، درباره تغییراتی که در این سری کرده، به جامجم گفت: در فصل سه سلمان بیشتر از قبل دیده میشود و اتفاقاتی را پشتسر میگذارد که به شکلی در داستان گرههای اصلی و جالبتوجهی را ایجاد میکند. در واقع او تا حدی بخشهایی از داستان را بهواسطه اتفاقاتی که برایش رخ میدهد، پیش میبرد.
زندگی کردن با سلمان در سه فصل از نون خ هم ماجرایی بود که نوربخش با اشاره به آن گفت: واقعیت این است که این نقش به شکلی است که من با آن را بازی نکردم و سلمان را زندگی کردهام. این تا حدی بعد عاشقپیشهای از من است که با آن همراه شدم و تلاش کردم تا به این شخصیت خیلی نزدیک شوم. تا الان هم طبق بازخوردهایی که دیدم خیلیها او را میشناسند و بیشتر از آنچه که فکرش را کنید، دوستش داشتند.
نوربخش درباره این بازخوردهایی که تا الان گرفته هم افزود: جالب است که علاوهبر ایران، از کشورهای مختلف که به صورت اینترنتی سریال را میبینند هم واکنشهای جالبی داشتهام. مثلا از انگلیس، نروژ، فرانسه، سوئد و… تماسها و پیامهایی داشتم که از علاقهشان به این سریال و نقش من میگفتند.
او در آخر هم با بیان اینکه از اول پیشبینیهایی برای داستان سلمان کرده بود، گفت: من زمانی که سلمان را انتخاب کردم، فکر همهجایش را کردم و میدانستم که هرچه جلوتر میرویم، انتظارات هم بیشتر میشود. به همین دلیل هرچه پیش میرویم، من سعی میکنم تا اتفاقات تازهتری را با آن همراه کنم. در این سری هم سعید آقاخانی این اجازه را به بازیگران داده که اگر نظری دارند، با مشورت آن را اعمال کنند و من هم پیشنهاداتی را برای سلمان مطرح کردم که فکر میکند، بهتازگی و جذابیت آن کمک خواهد کرد. به همین دلیل سلمان در این سری شخص دیگری است که جذابیتهای جدیدی دارد.