وقتی خوره موفقیت، بلای جان یووه شد/سقوط بانوی پیر


وقتی باشگاه برای دومین بار در عرض سه سال در فینال لیگ قهرمانان باخت، خوره پیروزی به جان آنیلی افتاد. روش هوشمندانه و صبورانه‌ای که باشگاه را به اوج رسانده بود، کنار گذاشته شد و خریدن بازیکنان با هدف قهرمانی سریع، در دستور کار قرار گرفت؛ و این آغاز ویرانی بود

روری اسمیت

تصویر یووه در اذهان مردم دنیا چقدر برای مدیران این تیم مهم است؟ جوابش در این مثال پیدا است: یوونتوس تنها باشگاه فوتبال جهان است که برای خودش فونت طراحی کرده. در سال ۲۰۱۷ بعد از جلسات متعدد و بررسی‌های بسیار در مورد اینکه چه نوع فونتی به بهترین شکل ارزش‌ها و مأموریت باشگاه را منتقل می‌کند، آن را ابداع کردند و از آن در تمام فعالیت‌های اقتصادی و ورزشی و فرهنگی باشگاه استفاده می‌کنند. در دفاتر باشگاه در تورین و میلان تنها از این فونت استفاده می‌شود. چرا به کارگیری این فونت برای مقامات یوونتوس مهم است؟ چون نمادی از برند باشگاه است تا در چشم هواداران امروز و فردای تیم، مهم جلوه کند. هر چیزی که باشگاه منتشر می‌کند با آن فونت متمایز و مشخص است. «تصویر» از همه چیز مهم‌تر است. به همین دلیل، درک اتفاقاتی که در چند ماه اخیر رخ داده، آسان نیست.
اول، اشتیاق شدید و شاید مازوخیستی آندره‌آ آنیلی، رئیس باشگاه به پروژه سوپرلیگ که نه تنها برای خودش گران تمام شد و موقعیتش در ساختار قدرت فوتبال اروپا را از بین برد، بلکه با نفرتی جهانی از سوی هواداران مواجه شد.
بعد در موردی جدی‌تر، تحقیقات پلیس اقتصادی ایتالیا در مورد نقش شش نفر از مقامات فعلی و سابق باشگاه از جمله آنیلی و پاول ندود، نایب رئیس باشگاه، در نقل و انتقالات باشگاه است. مدیران یووه با اتهامات زیادی در مورد حساب‌سازی و گزارش نادرست مالی مواجه هستند. پلیس هم به مجموعه‌های تمرینی باشگاه و ادارات آن هجوم برده. این هم برای تصویر باشگاه خوب نیست.
از طرف دیگر نخوت خاصی در باشگاه وجود دارد. در یک صحنه در قسمت اول سریال «همه یا هیچ» درباره یوونتوس که ماه گذشته از شبکه آمازون پخش شد، آنیلی اعضای تیم را جمع کرده و بلندپروازانه از انتظاراتی که از این تیم دارد، صحبت می‌کند. او با ادبیات و جملاتی دهن پرکن به بازیکنان می‌گوید اصلاً از عملکرد یووه راضی نیست. البته این صحنه‌ها نه به فصل قبل بلکه به سال پیش از آن مربوط است که مائوریتزیو ساری تیم را به نهمین قهرمانی متوالی سری A رساند. این مربی که به یک چهره نامحبوب در باشگاه تبدیل شد، رفته ولی در مقام مقایسه باید گفت آن سال زیر نظر ساری آخرین فصل از دوران طلایی باشگاه بود. زیر نظر جانشینش، آندره‌آ پیرلوی کم‌تجربه، یوونتوس به زحمت سهمیه لیگ قهرمانان را گرفت، آن هم با اتکا به ناتوانی ناپولی در بازی هفته آخر. در تابستان هم مشخص شد کریستیانو رونالدو، بازیکنی که آورده شد تا سلطه داخلی را به اروپا بسط دهد، دیگر نمی‌خواهد بماند.
شاید این حضیض باشگاه به نظر برسد اما هنوز به آنجا نرسیده‌ایم. بعد از شکست در تجربه انتصاب ساری و پیرلو، یوونتوس دوباره ماسیمیلیانو آلگری را به عنوان مربی انتخاب کرد. وظیفه او اولویت دادن به «نتایج» بود -کاری که قبلاً کرده بود- نه سبک بازی که دو سال قبل باشگاه را وسوسه کرد ساری را بیاورد. به نظر می‌رسید یوونتوس فهمیده بود خود بردن برای هویتش مهم‌تر از نوع بردن است.
اوضاع اما آنطور که پیش‌بینی می‌شد، پیش نرفت. تیم آلگری همین حالا پنج بازی در سری A باخته. تیم‌های نسبتاً کوچک مثل ساسولو و واقعاً کوچک مثل امپولی از آلیانتس تورین با پیروزی برگشته‌اند. هفته گذشته برای نخستین بار بعد از ۳۰ سال آتالانتا با برد از تورین بیرون آمد.
یوونتوس با ۱۲ امتیاز نسبت به ناپولی صدرنشین در رده هفتم قرار دارد. آلگری اعتراف کرده چهارمی و کسب سهمیه لیگ قهرمانان اروپا هدف غایی تیمش در این فصل است. حتی رسیدن به این هدف نسبتاً معمولی برای یوونتوس، به هیچ وجه تضمین شده نیست.
علت این سقوط را شاید بتوان در افول تصویر یوونتوس ریشه‌یابی کرد. یک چیزی در فوتبال هست که بر اساس آن هیچ کس نمی‌تواند دو کار را در یک زمان انجام دهد: بازیکنی که به علایقش در بیرون زمین می‌رسد-هر چه می‌خواهد باشد، فعالیت در شبکه‌های اجتماعی، دنیای مد یا تغذیه کودکان گرسنه- در یک جایی با عتاب مدیران مواجه می‌شود که روی کار خودت تمرکز داشته باش. به باشگاهی هم که مراقب هویت و برندش است می‌گوید تمرکزت را روی خرید بازیکنان مناسب بگذار.
البته این همیشه هم درست نیست، بازیکنان می‌توانند یک شغل خوب داشته باشند یا در شبکه‌های اجتماعی فعالیت کنند و همچنان بدانند روی کرنر چطور بازیکن حریف را مهار کنند. باشگاه صدها نفر را استخدام می‌کند، همه آنها که وقف تاکتیک‌ها، تغذیه یا مدافع راست خوب بودن نیستند.
بیشتر مشکلات باشگاه در عقلانیت پشت اداره‌اش است. آنیلی طرفدار سوپرلیگ است چون مشکلات مالی آنی باشگاه را حل می‌کند. سیستم کار این لیگ همان است که مقامات این باشگاه متهم به اجرایش هستند؛ موفقیت فوری. چیزی که باعث می‌شود تصویر امسال خوب به نظر برسد و به اتفاقاتی که ممکن است در آینده رخ بدهد، فکر نمی‌کند.
این دقیقاً همان چیزی است که یوونتوس بر اساس آن اداره می‌شود. در سال ۲۰۱۷ وقتی باشگاه برای دومین بار در سه سال در فینال لیگ قهرمانان اروپا شکست خورد، خوره پیروزی سریع به جان آنیلی افتاد. روش هوشمندانه و صبورانه‌ای که باشگاه را به اوج فوتبال ایتالیا و اروپا رسانده بود، کنار گذاشته شد و خریدن بازیکنان با این هدف که تیم را به سرعت به جام برسانند، در دستور کار قرار گرفت. یک سال بعد، این نگاه به قله خود رسید وقتی رونالدو به تورین آمد.
حالا یوونتوس تاوان آن بی‌صبری را می‌دهد. رونالدو شاید رفته باشد اما خیلی‌های دیگر هستند، با قراردادهای وحشتناک که به جان اقتصاد ویران شده از پاندمی کرونای باشگاه افتاده‌اند و خلاص شدن از شرشان هم فوق‌العاده گران تمام می‌شود، مثل آرون رمزی، الکس ساندرو و آدرین ربیو.
آلگری در تیمش بازیکنان جوان و مستعدی دارد: ماتیس دلیخت، رودریگو بنتانکور، مانوئل لوکاتلی، دژان کولوسفسکی و فدریکو کیه‌زا. تصمیم باشگاه برای راه انداختن یک تیم زیر ۲۳ سال در دسته سوم ایتالیا هم با آینده نگری گرفته شد.
اما هیچ کدام از اینها ثمر نمی‌دهد وقتی تیم و دفتر حساب و کتاب باشگاه پر است از بازیکنانی که کمتر از حدشان بازی می‌کنند و بیشتر از حقشان پول می‌گیرند. یوونتوس به اینجایش خیلی فکر نکرده بود و همین است که تصویر باشگاه را خراب می‌کند.
منبع: نیویورک تایمز

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «قاپ قمارخونه‌است»

سایت بدون- قاپ یکی از ۲۶ استخوان پای گاو و گوسفند است که به شکل …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *