پاساژ‌ها چطور شهروندی ما را کنترل می‌کنند؟

http://media.ana.ir/Media/Image/1395/04/26/636042711051151378_lg.jpg
دکتر عباس کاظمی
عضو هیأت علمی پژوهشکده مطالعات اجتماعی و فرهنگی
در نقد «اقتصاد سیاسی شهر تهران» توجه به چند محور ضروری است؛
عمدتاً تحلیلگران در ایران یکسری فضاها را مثلاً مفهوم «فضای تولید» را از مفهوم «تولید فضا» و «فضای مصرف» را از مفهوم «مصرف فضا» جدا می‌کنند. این در حالی است که باید این چهار مورد را در ارتباط با هم فهم کرد.
مقصود از «فضای تولید» فضایی است که در آن مولدان و تولیدکنندگان شهر، خود در آن حضور دارند. مقصود از «تولید فضا» محصولی است که از این فضای تولید بیرون می‌آید. فضایی که تولید می‌شود خود «فضای مصرف» را موجب می‌شود. اما بیشتر تحلیلگرانی که به نقد «اقتصاد سیاسی شهر تهران» می‌پردازند، کمتر به «مصرف فضا» توجه می‌کنند.
مطالعاتی که در زمینه «فهم تهران» صورت گرفته، بیشتر معطوف به نیروهای اثرگذار در شهر همچون، نقش بازار در شکل‌دهی به تهران، نقش روحانیون، نقش گروه‌های سیاسی و طبقات مختلف شهری و… بوده است و از نقش‌های غیرمرئی غافل بوده‌اند. این غفلت، آنان را از داده‌های ارزشمندی در خصوص مکانیزم شهری محروم کرده است.
ظرف چند دهه‌ تحولات ساختاری اساسی در شکل‌بندی شهری ایجاد شد؛ نخست اینکه اقتصاد سیاسی که تا دهه هفتاد مبتنی بر بورژوازی مستغلات، تراکم فروشی بود از دهه هشتاد تغییر جهت داد و به سمت ساخت‌وسازها حول مراکز تجاری رفت. به این معنا دو برهه از شهر را می‌توان از هم جدا کرد؛
۱٫ پیش از دهه هفتاد «شهر به مثابه بازار» را داریم که در آن می‌توان از طریق مسکن و زمین درآمدزایی کرد.
۲٫ از دهه هشتاد به بعد «شهر به مثابه مکان مصرفی» دیده شد، به این معنا که چگونه می‌شود از طریق مصرف هرچه بیشتر، انباشت ثروت داشت.
تقریباً همزمان با دهه چهل بود که «مراکز تجاری» در تهران شکل گرفت. این دهه برای ما دوران حساسی بود چراکه دهه تکوین «طبقه متوسط» بود؛ اصلاحات ارضی، انباشت دیپلمه‌ها در شهرهای بزرگ، گسترش زندگی کارمندی، سینماها، فضاهای فرهنگی، روزنامه‌ها و… فضایی را ایجاد کرد که مراکز متفاوتی به‌عنوان بازار در شهر تهران متناسب با نیازهای طبقه متوسط ساخته شود.
اما از دهه شصت به بعد، رابطه بین بازار و حاکمیت به فاز جدیدی وارد شد. در این نگرش جدید، به پاساژها و مراکز خرید اقبال چندانی صورت نگرفت حتی در دهه شصت چیزی حدود یک دوره شش ساله ممنوعیت ساخت پاساژ را داشتیم. اما امروز، با شهری مواجه هستیم که هزینه‌های زیاد و درآمدهای عجیب و غریبی دارد؛ تهران قبل از دوران مدیریت آقای قالیباف مجموعا ۱۰۵مرکز خرید داشت که ۸۲ مرکز خرید در زمان مدیریت آقای کرباسچی ساخته شده بود که بیشتر مراکز تجاری بودند و مراکز چندمنظوره نبودند. اما تهرانِ زمان قالیباف، حداقل ۲۶۸ مرکز تجاری دارد. ۱۶۳ مرکز آن در زمان مدیریت ایشان ساخته شد که به این ترتیب تهران با موج جدیدی از «تجاری‌سازی شهر» مواجه شد.
در این فضا، پاسخ به این پرسش مهم است که وقتی سرمایه‌گذاران به سمت سیکل خاصی از ساختن شهر، یعنی گذر ساخت مسکونی به تجاری پیش می‌روند، «فضای عمومی» با چه مسائلی مواجه خواهد شد؟ به نظر می‌رسد با جدایی‌گزینی‌هایی مواجه شدیم به این شکل که طبقات بالاتر، در محلات اعیانی زندگی می‌کنند و طبقات پایین‌تر شکل خاصی از مسکن انبوه را تجربه می‌کنند.
گسترش مراکز خرید با چنان سرعتی پیش می‌رود که جمعیت را به سمت خود فرا می‌خواند و به مثابه «دستگاه ایدئولوژیک» عمل می‌کند تا مردم را به شیوه خاص مدیریت کنند. غالب این مراکز چندمنظوره هستند و شهر را در درون خود جای داده‌اند از شهربازی‌ها و سینما گرفته تا باشگاه‌ها، انواع کافه‌ها و رستوران‌ها و حتی کتابفروشی‌ها در این مراکز تعبیه شده است.
بازار در دهه شصت نیرویی اثرگذار و قوی در ایران بود که در اثرگذاری آن شکی نبود آیا مراکز تجاری هم ممکن است روزی به نیروهای سیاسی اثرگذار در تصمیمات شهری تبدیل شوند؟ به نظر می‌رسد وقتی مراکز خرید جمعیت عظیمی را در درون خود جمع می‌کنند، امکان کنترل جمعیت‌ها از طریق دوربین‌های مداربسته بیشتر فراهم می‌شود. بنابراین، در داخل مراکز خرید، خلق جمعیتی صورت می‌گیرد که این جمعیت، توده‌وار، جدا، منفرد و در پیوند با کالا و مصرف خود را تعریف می‌کند و تعاملی صورت نمی‌گیرد. این جمعیت بنا نیست که از سر آشنایی تعاملی داشته باشند. اگر تعاملی هم هست، از سر «مصرف» است. در نتیجه گسترش فضاهای تجاری، در شهر تهران فضاهای شبه‌عمومی با مالکیت خصوصی و کنترل شده ایجاده می‌‌کند در ازای آنچه که ما به‌عنوان شهروند تحت عنوان فضاهای عمومی کاملاً باز مطالبه می‌کردیم.
علیرغم همه نظام کنترلی که در مراکز تجاری وجود دارد، معتقدم، در برهه‌هایی ممکن است که فضاهای تجاری نقش «میدان» را بازی کنند و از کنترل نظام‌های شدیداً انضباطی و نظارتی خارج شوند، نمونه‌های آن را در سال‌های اخیر در تجمع دانش‌آموزان در پاساژ کوروش یا در مرکز خریدی در مشهد شاهد بودیم.
*مکتوب حاضر متن ویرایش و تلخیص شده از سخنرانی دکتر کاظمی با عنوان «نقد اقتصاد سیاسی شهر تهران» است که ۲۷ آبان ماه در نشست یکشنبه‌های انسانشناسی و فرهنگ در محل پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات ارائه شد.

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «نون به هم قرض می‌دن»

سایت بدون – ضرب‌المثل «نون به هم قرض می‌دن» یکی از اصطلاحات رایج در زبان …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *