چرا زیرخاکی ۳ منجی نوروزی صدا و سیما شد؟


سایت بدون – باً در ایام طولانی تعطیلات سال نو جذب مخاطب توسط صدا و سیما بیش از دیگر ایام سال دشوار است، آن هم مخاطبی که در مواجهه با رسانه‌های گوناگون داخلی و خارجی امکان انتخاب بیشتر دارد، البته که طی سال های اخیر تلویزیون دیگر آن جذابیت سابق را برای مخاطب خصوصاً در بخش فیلم و سریال در ایام نوروز و تعطیلات سال نو فراهم نکرده است و از این‌ رو مشاهده می‌شود سریال‌هایی راهی کنداکتور پخش در ایام تعطیلات سال نو شده‌اند که بعضاً هیچ نسبتی با تغییر و تحول بهاری ایام و نشاط پیرامون آن ندارند! اما در این بین «زیرخاکی ۳» توانسته است یک استثنای جدی تلقی شود تا مدیران تلویزیون در دشواری فراهم‌سازی فیلم و سریال مناسب ایام نوروز و سال نو نفس راحتی بکشند و چند صباحی نظاره‌گر جذب قابل توجه مخاطب به تلویزیون توسط این سریال باشند. «زیرخاکی ۳» توانسته است نسبت به دیگر سریال‌ها در سایر شبکه‌های سیما و حتی نسبت به کلیت فضای تولید سریال‌ توسط تلویزیون طی سال‌های اخیر برای ایام نوروز و سال نو از جایگاه مناسبی نزد مخاطب برخوردار باشد. جالب‌تر آن که مخاطب ایرانی در ایام تعطیلات طولانی مدت سال نو در فضای بی‌حد و حصر مجازی و شبکه‌های ماهواره‌ای با برنامه‌های عیدانه و متفاوت‌تر از برنامه‌های سیمای جمهوری اسلامی با محتوای سرگرمی گوناگون روبه‌رو است و حتی در شبکه نمایش خانگی امکان انتخاب و برنامه‌ریزی بیشتر برای گذران اوقات سرگرمی و فراغت دارد که در این انبوه محتوای سرگرم کننده وقتی مخاطب دقایقی از وقتش را به تماشای یک سریال تلویزیونی اختصاص می‌دهد می‌تواند بدین معنا باشد که آن بدرستی در نقش و کارکرد سرگرم‌کننده و دلچسب خود برای مخاطب ظاهر شده است. زیرخاکی ۳ در فضایی بسیار ساده و معمولی نسبت به دیگر سریال‌ها ارائه شده است، مضاف بر آنکه چون فضای سریال در ایام دهه ۶۰ با همان زندگی‌ها و تعاملات و فضای اجتماعی عمدتاً معمولی و ساده و صمیمانه می گذرد، مخاطب را بیشتر به خود جذب می‌کند، زیرا وقتی فضا، کلام و بیان ساده است و مسیر و خط قصه به دور از شعارزدگی به سرگرمی و کمدی سالم و نجیب برای خانواده متمرکز و معطوف است، مخاطب نیز به آن جذب می‌شود و خود و گذشته کم‌دغدغه خود را در فضای آن می‌یابد. ویژگی و نقطه مثبت بارز زیرخاکی‌ها و خصوصاً «زیرخاکی ۳» بر این مسأله استوار است که تمام عیار به  اصطلاح نوستالژی و ویژگی‌های جامعه دهه شصتی با اقتضائات خاص اجتماعی و محیطی‌اش وفادار بوده است و این مسأله از سوی این سریال نوعاً یک صداقت و روراستی برای مخاطب از خود پدید آورده است. بنابراین وقتی این گونه وفادارانه فضای اجتماعی دهه شصت به اندازه توان و ظرف محدود فضای سریال روایت می‌شود و فضای کمدی داستان سریال در کنف آن شکل می‌گیرد، جذابیت و اشتیاق برای تماشا شدن ایجاد می‌کند.
نیک روشن است در ظرف فضای اجتماعی مناسب مظروف طنز و سرگرمی بهتر می‌گنجد، تا اینکه با ریاکاری در نمایش نوستالژی، فضا به سوی لودگی معطوف شود، اما «زیرخاکی ۳» در یک مدت کوتاه کمتر از دو هفته و در ازدحام برنامه‌های عیدانه تلویزیونی و مجازی توانست با فراهم‌سازی آن زمینه صادقانه در فضای نوستالژیک خود، در ظاهر و ساختار خود نیز کمدی شیرین با بازی‌های تماماً واقعی و ملموس را پدید آورد که نه تنها ثروت ارزشمند فضای کمدی را به قیمت خنداندن مخاطب به هر قیمت ذلیل نکرد بلکه در لا‌به‌لای همان فضاها و موقعیت‌های کمدی با فراهم‌سازی یک فضای بسیار ظریف و مویرگی در طنز و در مقاطعی با حرکت آشکار روی لبه تیغ نقد از فضای دهه شصت وام گرفت تا وضعیت جامعه فعلی در زمان حال را به طور غیرمستقیم به نقد و چالش بکشد؛ این ویژگی‌ها در «زیرخاکی ۳» منجر شده تا هم سرگرمی و خنده و کمدی را علی الدوام در مسیر داستانی پرکشش و تعلیق با تغییر موقعیت‌های دراماتیک و فضاها و گره‌های داستانی و بازی‌های کمیک به‌اندازه، سرپا نگه دارد و هم به‌عنوان یک الگو این نکته را یادآوری کند که اساساً کمدی چیست و سرگرمی با به بطالت کشاندن اوقات فراغت و تخریب و تضییع ذائقه کمدی مخاطب چقدر متفاوت است! ضمناً نباید جذابیت این سریال منجر شود تا مدیران سیما تصمیم بگیرند به جای ارائه ایده‌های جدید در تولید سریال به تکرار مکرر زیرخاکی در فصول متکثر قانع شوند.

پوریا فرجی/منتقد

منبع: روزنامه ایران

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل«نگاه به دست ننه کن مثل ننه غربیله کن»

سایت بدون – غربیله کردن همان غربال کردن است و به به فرآیند الک کردن …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *