قانون ممنوعیت استفاده از مربی خارجی در لیگ برتر بیستم باعث شد برای نخستینبار همه تیمهای لیگ برتری از مربیان ایرانی استفاده کنند اما در این بین اوضاع استقلال با سایرین متفاوت است. آنها به واسطه اشتباه بزرگ مدیریت سابق خود یکی از بهترین مربیان جوان فوتبال ایران را به رویای دروغین بازگشت استراماچونی از دست دادند تا در فاصله چند هفته مانده به شروع لیگ جدید، سرانجام مجبور شوند برای پر کردن جای خالی فرهاد مجیدی سراغ یک گزینه استقلالی دیگر که خودش تیم داشت بروند. محمود فکری به هر شکل و ترتیبی که بود آمد و حالا انتظارات از او بسیار بالاست.
فکری از لحاظ سنی بعد از امیر قلعهنویی دومین مربی مسن لیگ بیستم خواهد بود اما در عین حال تنها ۱۰ بار سابقه سرمربیگری در لیگ برتر را دارد. همین موضوع سبب شده هواداران آبی کمی نگران بحث تجربه در بازیهای سخت شوند اما فارغ از تعداد بازیهای کم به عنوان سرمربی در لیگ برتر، باید اعتراف کرد محمود فکری همیشه از کاریزمای خاص یک فرمانده برخوردار بوده است. او هرگز در مناسبات دلالی فوتبال ایران خودش را دخالت نداد که اگر چنین میکرد شاید در مربیگری خیلی سال قبل به یک تیم لیگ برتری میرسید، همانطور که خیلیها پیشتر تیم گرفتند و بعدها غیب شدند اما فکری همیشه ترجیح داده از راه درست و اصولی صاحب تیم شود. او در نساجی قابلیتهایش را نشان داد و همان ۱۰ بازی سرنوشتساز و حفظ نماینده مازندران در لیگ برتر ثابت کرد فکری مهره قابل اتکایی میتواند باشد. او سالها در کسوت کاپیتان و بزرگتر استقلال به عنوان بازیکن به تیمش مومن ماند و چند نسل مختلف از بازیکنان که دهه ۷۰ و ۸۰ در این تیم بازی کردند، شهادت میدهند فکری از معدود بازیکنانی بود که با هر مربی و هر طرز فکری سعی میکرد تنها به فکر منافع استقلال باشد تا بازیهای باندی – گروهی. او با این پیشینه درخشان آمده است و اینک هواداران استقلال بسیار امیدوارند فکری همان مهره گمشده آنها باشد.
هواداران استقلال یکبار به واسطه بازیهای گمراهکننده سعادتمند، پشت فرهاد مجیدی را خالی کردند و حالا با آن تجربه گرانقدر میدانند تنها راه موفقیت استقلال در لیگ بیستم و همچنین بازیهای لیگ قهرمانان آسیا، حمایت تمام و کمال از کادر فنی است. کاری که هواداران رقیب بعد از رفتن برانکو در قبال کالدرون و یحیی انجام دادند و نانش را هم خوردند، البته حضور فکری در استقلال مصائبی را هم برای او دارد که در ادامه به این مسائل میپردازیم.
* مشکلاتی که پیش روی فکری است
از استراماچونی تا الکساندر نوری و حتی جواد نکونام؛ هیچ یک از این اسامی جذاب قرار نبود هدایت استقلال را در لیگ بیستم بر عهده بگیرند و قرعه سرانجام به نام محمود فکری افتاد؛ کاپیتان سالهای نه چندان دور باشگاه استقلال که از قضا رکورددار بازی با پیراهن آبی باشگاه هم هست. فکری بعد از چند سال مربیگری موفق در لیگهای پایینتر و تیمهایی چون نفت مسجد سلیمان، شاهین بوشهر، آلومینیوم اراک و خوشه طلایی، سرانجام فصل گذشته و برای ۱۰ دیدار پایانی لیگ، هدایت تیم نساجی را به دست گرفت. نساجی باید در یکسوم پایانی لیگ با تیمهای تراکتور، سپاهان، فولاد، استقلال، پرسپولیس و شهرخودرو روبهرو میشد که جملگی در کورس کسب عنوان قهرمانی یا کسب سهمیه قرار داشتند.
با این حال تیم فکری در این ۱۰ دیدار متحمل هیچ شکستی نشد و ۴ برد را هم دشت کرد. اوج کار فکری در نساجی را میتوان برتری ۲-۳ شاگردان او مقابل تیم آماده جواد نکونام در ورزشگاه شهید وطنی و در حالی که ۰-۲ عقب بودند و همچنین پیروزی یک گله نساجی در ورزشگاه نقش جهان مقابل سپاهان دانست. نساجی در ۱۰ مسابقه خود زیر نظر محمود فکری، ۱۱ گل زد، ۵ گل خورد، در ۳ بازی موفق به گلزنی نشد و مطابق آمار «متریکا» به طور میانگین ۴۲ درصد مالکیت توپ داشت. سبک فوتبال فکری در تیم نساجی همانطور که از میانگین درصد مالکیت این تیم هم میتوان برداشت کرد، فوتبالی واکنشی و متکی بر سرعت و تکنیک بالای مهرههای نساجی در ضدحملات بود.
به نظر میرسد نخستین چالش فکری در استقلال هم نوع فوتبالی باشد که تیمهای او ارائه میدهند. سبک بازی دفاع- ضدحمله یا فوتبال واکنشگرا، چیزی نیست که یک مربی بتواند در تیمهای بزرگی چون استقلال و پرسپولیس آن را ارائه دهد. هوادار در این تیمها از شما انتظار دارد مالک توپ و میدان باشید و فوتبالی مالکانه و پرموقعیت را ارائه دهید؛ نمیتوانید تا مرکز زمین یا نیمه زمین خودی عقب نشسته، مترصد از دست دادن توپ توسط تیم حریف باشید و بعد کار را تمام کنید. این مسالهای بود که علیرضا منصوریان هم در دومین فصل حضورش در استقلال با آن مواجه شد؛ منصوریان بعد از یک فصل موفق در تیم استقلال با اتکا به فلسفه مربیگری خود، در سال دوم سعی کرد فوتبال مالکانه را در تیمش ارائه دهد و برای این کار ۳ هافبک بازیساز، شجاعیان، جباری و جباروف را هم جذب کرد اما در عمل تیم منصوریان ایده تهاجمی مشخصی نداشت و بدون برنامه خاصی توپ را بیشتر در نیمه زمین خودی به گردش در میآورد و موقعیتی خلق نمیکرد. حتی گابریل کالدرون هم با وجود ارائه فوتبالی با ضرباهنگ بسیار بالا و ارسال پاسهای طولی بسیار، به دلیل اتکای بیش از حد تیمش به ضدحملات و مالکیت توپ کمتر پرسپولیس نسبت به دوران برانکو، مورد انتقاد برخی هواداران پرسپولیس قرار گرفت.
پرسش اینجاست: آیا محمود فکری هم قصد دارد فلسفه مربیگری خود را در تیم استقلال تغییر دهد و اگر او چنین قصدی دارد، آیا ایدههای تهاجمی لازم برای اجرای فوتبال مالکانه در ذهن او وجود دارد؟ پاسخ این پرسش با گذشت چند هفته از رقابتهای لیگ مشخص خواهد شد. دومین مساله مهم پیرامون انتخاب فکری، به اعضای کادر فنی او بازمیگردد. در کادر او، آرش برهانی و سیروس دینمحمدی به عنوان دستیاران نخست حضور دارند که سابقه چندانی در زمینه مربیگری ندارند؛ برهانی که تازه ۲ سال است به جرگه مربیان اضافه شده و دینمحمدی هم فقط در ۲ تیم راهآهنو شهرداری تبریز مربیگری کرده است، همچنین هر دوی این افراد فاصله زیادی هم با علم روز دنیا دارند. صمد مرفاوی هم که در تیم نساجی به عنوان مدیر فنی فعالیت میکرد و حال با فکری برای بار چندم به تیم استقلال بازگشته، به رغم تجربه بالایش در زمینه مربیگری و بازیگری، چندان با کارنامه نیست.
باید دید این دست یاران هنگام بازیها یا تمرینات خواهند توانست یاریرسان فکری باشند یا تنها به علت استقلالی بودن و رابطه مناسبشان با فکری، توسط او برگزیده شدهاند؟ مربیگری در استقلال این روزها به یکی از سختترین کارهای دنیا تبدیل شده؛ بسیاری از هواداران استقلال از همین ابتدا با کاپیتان اسبق تیمشان اتمام حجت کرده و گفتهاند او با آگاهی کامل از شرایط باشگاه هدایت استقلال را برعهده گرفته است، بنابراین اصلا از او انتظار ندارند تا تبدیل به رفیق نیمه راه جدید هواداران شود. سرنوشت محمود فکری در استقلال، یکی از ابهامآمیزترین نقاط لیگ فصل بعد خواهد بود. او میتواند همان مهره گمشده آبیها در لیگ برتر باشد. همان مربی ایرانی که هواداران تا آخرین لحظه پشت سرش هستند و از او حمایت میکنند. باید پذیرفت صبر هواداران فوتبال ایران نسبت به سابق بسیار کمتر شده و اگر فکری میخواهد از میانبر به قلب آبیها برسد بهتر است شروعی امیدوارکننده با استقلال در لیگ پیش رو داشته باشد. از حیث مهره و امکانات او ابزارش را در اختیار دارد و باید دید قادر است از این فرصت طلایی استفاده کند یا خیر.