سایت بدون -پاییز که از راه میرسد، خیابانها و کوچهها حال و هوای دیگری به خود میگیرند و دانشآموزان با کوله پشتیهای رنگارنگ خود، همه جا به چشم میآیند. بسیاری از دانشآموزان برای بازگشایی مدرسه و رفتن به آن، ذوق و شوق زیادی دارند؛ اما در نقطه مقابل، دانشآموزانی هم هستند که از بازگشایی مدرسه چندان خوشحال نمیشوند. بازگشایی مدرسه برای برخی والدین با دردسرهایی همراه است بهویژه در شرایطی که فرزندشان کلاس اولی باشد. البته برخی والدین با درس خواندن فرزندان نوجوان خود نیز با مشکلاتی مواجه میشوند. دکتر محمدرضا شالبافان، روانپزشک و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران در اینباره به شما توضیح میدهد. کودکان بهانهگیر!
معمولا شروع مدرسه برای آن دسته از کودکانی که هفت سال ابتدایی خود را به طور کامل با خانواده خود سپری کردهاند و تعامل چندانی بدون خانواده با کودکان هم سن و سال خود نداشتهاند، پر استرس است و باید آنها را درک کرد. والدین برای پیشگیری از چنین شرایطی باید در سنین پایینتر که کودک همکاری بیشتری دارد، او را به صورت پاره وقت به مهدکودک ببرند. حضور در مهدکودک باید با هدف رشد مهارتهای اجتماعی و تعامل با کودکان هم سن و سال باشد نه با هدف اینکه مادر به کارها یا شغل خود برسد و ساعات زیادی کودک را به یک باره در مهدکودک بگذارد. جدا شدن کودک از مادر و خانواده برای حضور در مهدکودک باید به صورت تدریجی انجام شود. انجام این کار میتواند کودک را برای حضور در مدرسه تا حدود زیادی آماده کند. اما در شرایطی که چنین کاری انجام نشده باشد، شرایط پر استرس وجود خواهد داشت و ممکن است کودک تمایلی برای رفتن به مدرسه نشان ندهد. برای حل این مشکل، والدین میتوانند در وهله اول از یک کودک دیگر که تجربه رفتن به مدرسه را دارد (مثلا یک سال بزرگتر از کودک)، کمک بگیرند تا با فرزندشان صحبت کند و از فواید مدرسه برای او بگوید. علاوه بر این، میتوان برای کودک جایزه تعیین کرد و به او گفت درازای
هر روزی که به مدرسه برود و برای این منظور همکاری داشته باشد، یک امتیاز مثبت میگیرد و برایش مثلا یک ستاره طلایی ثبت میشود و پس از هفت روز جایزه میگیرد.
اما اگر همکاری نداشته باشد، به ازای هر روز همکاری نکردن، یک ستاره نقرهای خواهد گرفت و جایزهاش را دیرتر دریافت میکند. البته باید توجه داشت این جایزه دادن نباید به گونهای انجام شود که کودک عادت کند در ازای لجبازی جایزه بگیرد. پاداش یا جایزهای که برای او در نظر گرفته میشود باید کاملا از ابتدا شفاف و روشن باشد و تا انتهای قراری که با کودک گذاشته میشود والدین به آن پایبند باشند. والدین باید برای این منظور باید با هم هماهنگ شوند و در صورتی که کودک همکاری نداشت، هیچکدام به او جایزهای ندهند. علاوه بر این، باید توجه داشت جایزه، نباید از خوراکیهای ناسالم در نظر گرفته شود بلکه باید علاوه بر لذت بخش بودن برای کودک، مفید هم باشد.
اگر راهکارها نتیجه نداد
چنانچه والدین نتوانند مشکل را
با راهکارهای یاد شده برطرف کنند و لجبازی کودک شدید باشد و با صحبت کردن
هم برطرف نشود، باید از روانپزشک کمک گرفت. علاوه بر این، در شرایطی که
مشکلات جسمی چون دل درد، دلپیچه، بدن درد و…، برای کودک ایجاد شود،
مراجعه به روانپزشک و کمک گرفتن از آن ضروری است. کودکانی که به مشکلات
اینچنینی دچار میشوند، ممکن است به اضطراب جدایی مبتلا باشند. اضطراب
جدایی در سنین پایینتر مثلا حدود سه چهار سالگی طبیعی است و همه کودکان آن
را دارند ولی داشتن این نوع اضطراب در هفت سالگی غیرطبیعی محسوب میشود.
البته خانوادهها باید این مساله را در نظر بگیرند که اگر کودک تنها یک
عدمرغبت معمولی برای مدرسه رفتن داشته باشد، برای مراجعه به روانپزشک یا
روانشناس باید صبر کنند، چون به احتمال زیاد با گذشت زمان و آشنا شدن با
محیط مدرسه به آن علاقه پیدا خواهد کرد.
تحصیل تدریجی
والدین
باید این مساله را در رابطه با فرزندان نوجوان خود بدانند که درس خواندن
تنها راه خوشبختی و موفقیت در جامعه نیست. افراد زیادی در جامعه هستند که
با وجود نرفتن به دانشگاه یا کسب رتبههای معمولی و درس خواندن در رشتههای
کم طرفدار، موفق هستند. اما در نقطه مقابل، برخی افراد با وجود تحصیلات
عالیه و درس خواندن در رشتههای پر طرفدار، نتوانستهاند عملکرد موفقی
داشته باشند. بسیاری از والدین، به درس خواندن فرزندان نوجوان خود به شکل
مقطعی نگاه میکنند و تاکید دارند فرزندانشان تنها در ایام امتحانات یا
سال آخر و برای کنکور خوب درس بخوانند، در حالیکه این مساله اشتباه است.
درس خواندن باید با برنامهریزی و به صورت تدریجی باشد و نمیتوان یک مرتبه
از نوجوانی که انگیزه کافی برای درس خواندن ندارد، چنین انتظاری داشت که
در یک زمان مشخص فقط درس بخواند. سبک زندگی نوجوان را نباید به صورت کامل
تغییر داد مثلا اگر در تابستان بازی رایانهای انجام میدهد، نباید چنین
کاری را بهصورت کامل برایش حذف کرد، بلکه باید تعادلی بین درس خواندن و
بازی ایجاد شود و در ایام تحصیل، میزان درس خواندن بیشتر از بازی شود.
ریشهیابی مشکلات ناگهانی
درباره
آن دسته از دانشآموزانی که به مدرسه میرفتند ولی یک مرتبه برای رفتن به
مدرسه دچار مشکل شدهاند، باید علت این مساله از سوی خانواده مورد توجه
قرار بگیرد. بهویژه در صورتی که گوشهگیرشدن، کابوسهای شبانه، جیغ زدن
در خواب یا افت در مراحل رشدی مثل بیاختیاری ادرار شبانه مطرح باشد. در
چنین شرایطی والدین باید به مواردی چون آزار و اذیت و مشکلات جدی شک کنند و
این مساله به کمک روانپزشک ریشهیابی شود.
الگو و ضد الگو
بسیاری از نوجوانها، شروع به الگوسازی میکنند که این مساله طبیعی است و والدین باید این مساله را بپذیرند و به آن احترام بگذارند. الگوی نوجوان میتواند یک شخصیت هنری یا علمی باشد و اگر نوجوان الگوی خود را شخص موفق بهویژه در زمینه علم و دانش قرار بدهد، احتمال اینکه انگیزهاش برای درس خواندن افزایش یابد، زیاد است. والدین نباید برای فرزند خود الگوسازی انجام بدهند و آن را با مقایسه اشتباه بگیرند. گاهی والدین برای تشویق فرزند خود، او را با دانشآموزان دیگر مقایسه میکنند که این کار سبب تحقیر نوجوان خواهد شد و به جای الگوسازی، ضد الگو به حساب میآید. برای ترغیب دانشآموزان نوجوان به درس خواندن، میتوان از دانشآموزانی که سال گذشته عملکرد موفقی در تحصیل داشتند، کمک گرفت و با دعوت آنها به مدرسه و جلسات پرسش و پاسخ تا حدودی در دانشآموزان نوجوان، ایجاد انگیزه کرد. والدین باید این مساله را در نظر بگیرند که معیارهای اخلاقی جوامع دائم در حال تغییر است و نباید این انتظار را داشته باشند که فرزندشان برای خوشحال کردن آنها درس بخواند و رتبه بالا کسب کند و این مساله را نباید وظیفه نوجوان دانست. برای مثال، بهتر است ایجاد انگیزه در ارتباط با کنکور و ورود به دانشگاه، از حوالی کلاس هفتم باشد و در کنار آن اجازه بدهند نوجوان تجربه کسب کند و با تفکرات مختلف آشنا شود. اگر والدین به این مساله توجه نکنند، این احتمال وجود دارد که نوجوان در ۱۸،۱۷ سالگی دچار بحران شود. البته باید در نظر داشت منظور از حمایت، فراهم کردن امکانات سرشار نیست چون گاهی کمبودها بیشتر به نوجوان انگیزه میدهد و اگر نوجوانی پیش از موعد، خانه و ماشین داشته باشد، دیگر انگیزه چندانی برای تلاش نخواهد داشت.
نویسنده : بهاره جلالوند