سایت بدون – جمعه شب بود که احمدرضا درویش در برنامهی «هفت» ظاهر شد تا به مناسبت پخش غیرقانونی فیلم «رستاخیز» در یوتیوب حرف بزند. اما خیلی زود مشخص شد که درویش برای تسویهحساب با دولت حسن روحانی وارد معرکه شده است و قصد دارد تمام مسئولیت عدم نمایش فیلم را به گردن دولت بیندازد. در این گفتوگو احمدرضا درویش اعلام کرد که دولت مانع اصلی پخش فیلم بوده و بهرغم نظر مقام معظم رهبری از نمایش فیلم جلوگیری کرده و میکند. او به این موضوع اشاره کرد که فیلم با دستور مستقیم رئیسجمهور برای نورانی کردن چهرهی حضرت عباس(ع) نتوانسته اکران شود، چون هم به لحاظ فنی ممکن نبوده هم سازندگان به این کار اعتقاد نداشتهاند. در آخر هم درویش خطاب به دولت گفت که «ما در عروسی شما حاضر بودیم اما شما ما را عزادار کردید» و از روحانی خواست تا مشکل فیلم در دورهی ریاستجمهوری او حل شود. همهی این ماجرای عجیبوغریب درست وقتی اتفاق افتاد که روز چهارشنبه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در حاشیهی جلسهی هیئت دولت دربارهی سرنوشت نمایش فیلم «رستاخیز» گفته بود «برای رفع موانع نمایش فیلم در شبکه نمایش خانگی گفتوگوهایی انجام شده است.» آن روز بهنظر میرسید که سازندگان و مدیران دولتی در حال حل مشکل پخش فیلم در داخل کشور باشند، اما آنچه جمعهشب رخ داد حملهی تمامعیار درویش و تلویزیون به دولت بود و دولت هم مثل همیشه نمایندهای نداشت تا از خودش دفاع کند. اما راستش جملات درویش و سایر افراد حاضر در این بحث همهی حقیقت و واقعیت نبود. لازم است دوباره برگردیم به عقب و یکبار دیگر همهچیز را مرور کنیم تا متوجه شویم که ماجرا چه بوده.
مسئلهی اول: اعتراض علما
۱۶ بهمن ۱۳۹۲ بود که فیلم «رستاخیز» در سینمای برج میلاد برای اهل مطبوعات به نمایش درآمد. چند ساعت بعد اولین تماسهای اعتراضآمیز با دفتر حجتالله ایوبی، رئیس سازمان سینمایی گرفته شد. عمده اعتراضها، به نمایش چهرهی حضرت ابوالفضل (ع)، علیاکبر و علیاصغر (ع) بود و درعینحال ایرادات تاریخی به بخشی از فیلم گرفته شد. آن روزها صریحترین واکنش از آن آیتالله مکارم شیرازی بود که رسانهای شد. این مرجع تقلید در نامهای به رئیس سازمان سینمایی نوشتند «عدّهی قابل توجهی به دفتر ما شکایت کردهاند که چرا در فیلم رستاخیز چهره حضرت قمر بنیهاشم و جمعی دیگر از شهدای کربلا علیهمالسلام به طور مشخص نشان داده شده و میدانیم این کار آثار نامطلوبی دارد و نیز به بعضی از وقایع تاریخی آن ایراد کردهاند. آیا بنا بر این است که سازمان سینمایی قداست مقدّسات را بشکند و از خطوط قرمز بگذرد؟» در ادامه آیتالله وحید خراسانی هم در اطلاعیهای گفتند «ائمه علیهمالسلام و امامزادگان عظیمالشأن مانند حضرت اباالفضلالعباس علیهالسلام بالاتر از آن هستند که در فیلم و غیر آن تصویرشان نشان داده شود و این عمل جایز نیست.» ابراز این نظرات که حد فاصل نمایش فیلم در سال ۹۲ تا تابستان ۹۴ رخ داد باعث شد تا دولت برای جلب رضایت علما شروع به رایزنی کند. اول از همه ایوبی و معاونانش همراه با برخی عوامل سازنده راهی قم شدند تا در یک جلسهی خصوصی با آیتالله مکارم شیرازی و دیگر علما گفتوگو کنند. آنطور که سایت تابناک دیروز گزارش داد در این جلسهی خصوصی آیتالله «در نهایت با نمایش چهره حضرت عباس(ع) چه در آن جلسات خصوصی و چه به صورت عمومی موافقت نکردند.» کمی بعد نظر مراجع عظام دیگر دربارهی نمایش چهرهی حضرت عباس(ع) منتشر شد. آیتالله سبحانی در جواب استفتایی دربارهی فیلم «رستاخیز» فرمودند «فیلم مزبور مادامی که افراد کارشناس و آشنا به رموز فیلم و سینما و درعینحال کارشناس و آگاه به رموز علوم دینی ندیدهاند باید از نشان دادن آن جلوگیری شود.» آیتالله علوی گرگانی نوشتند «شنیده شده که بعضی از مسئولین مجوز پخش و اکران فیلم رستاخیز را صادر کردهاند که این فیلم مشتمل بر بعضی اهانتها و هتک حرمتها و انتسابهای نابجا و بازی بعضی از افراد معلومالحال در نقش بعضی از بزرگان شهدای کربلا موجب هتک حرمت و اهانت خواهد بود و لذا قبلاً هم نسبت به این فیلم موضعگیری کرده بودیم، ولی توجهی نشد و لذا اکران این فیلم بهصلاح نیست و چهبسا توابع خوبی نداشته باشد و لذا اکران این فیلم نشود.» همهی اینها در حالی بود که آن روزها خبری منتشر شده بود که آیتالله سیستانی در جریان فیلمنامه بودهاند و آن را تأیید کردهاند اما وقتی از ایشان در این باره سؤال شد گفتند که «صحیح نیست.» بنابراین مراجع متعدد مخالفتشان را با اکران فیلم و اطلاع از جزئیات آن اعلام کردند. با این حال دولت پروانهی نمایش فیلم را متکی بر دو رأی صادر کرد؛ اول نظر آیتالله سیدعلی خامنهای، رهبر معظم انقلاب بود که در پاسخ به سوال «صورتگری یا صحنهسازی از زندگانی حضرت محمد(ص) یا دیگر پیامبران گذشته یا معصومین(ع) یا هر راز و رمز مقدس تاریخی و نشان دادن آنها بر پرده سینما یا صفحه تلویزیون یا صحنه تئاتر و غیره جایز است؟» اعلام کرده بودند: «اگر مستلزم توهین یا نسبت باطلی به آن حضرات (علیهمالسلام) نباشد فیالنفسه اشکال ندارد.» و دوم نظر آیتالله سیستانی در پاسخ به همین سئوال: «اگر اصلِ حرمت و بزرگداشتِ آنان رعایت شود و شخصیت مقدّسِ آنان را در اذهانِ مردم خدشهدار نکند، مانعی ندارد.»
به همین دلیل هم خرداد سال ۹۵ فیلم اکران عمومی شد. آنچه بعدِ این ماجرا رخ داد محصول مواجهه با نظرات سایر علما بود؛ مداحان یک شب، در مسجد ارک تهران تجمع اعتراضآمیزی برای ابراز مخالفت با «رستاخیز» برگزار کردند. آنها پیش از تجمع از درویش خواستند تا فیلم را برای آنها به نمایش بگذارد. فیلم هم در یکی از سالنهای سینمایی برای آنها به نمایش درآمد اما از میانهی فیلم آنها اعتراض خود را به این شکل به تصویر کشیدن قیام عاشورا اعلام کردند و بعد از پایان فیلم گفتند که اجازهی اکران آن را نخواهند داد. همان روز اول اکران هم نه فقط عدهای در تهران راهپیمایی و تجمع کردند که زنی روبهروی سینما شکوفهی تهران به سرش قمه زد. عدهای به آپاراتچی سینما حمله کردند و خواهان سوزاندن نگاتیوهای فیلم شدند و جنجال به حدی گسترش یافت که علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دستور داد از نمایش فیلم جلوگیری شود. وزارت ارشاد اعلام کرد که این توقف نمایش به معنای توقیف فیلم نیست و با مناسب شدن شرایط و انجام برخی اصلاحات، فیلم میتواند در سینماها اکران شود. ظاهرا آن روزها از طرف وزارت ارشاد با دفتر یکی از علمای عظام تماس گرفته شده بود و صحت تأیید فیلم را از ایشان جویا شده بودند. اما ایشان فرموده بودند اگر فیلم اکران شود عمامهی خود را بر زمین میکوبد و همراه مقلدانش پابرهنه به خیابان میآید. همین نظرات بود که دولت را برای استمرار حکم منع نمایش قانع کرد. بعدها وقتی عوامل فیلم در نامهای از رئیسجمهور خواستند تا مشکل پخش آن حل شود، در جلسهی هیئت دولت بهطور مفصل دربارهی فیلم بحث شد و در نهایت رئیسجمهور برای جلب نظر علما از درویش خواست تا با نورانی کردن چهرهی حضرت ابوالفضل(ع) مشکل را حل کند، نظری که در برنامهی هفت با مخالفت درویش مواجه شد.
کارگردان «رستاخیز» در برنامهی هفت مدعی شد که «ما برای اینکه در فیلم بر مبانی تاریخی و فقهی صریح حرکت کنیم، زمینه اعتماد یکی از مراجع بزرگ جهان شیعه را جلب کردیم.» اما نام این مراجع را نبرد و نگفت کدامیک از علمای بزرگوار «رستاخیز» را با فرمی که مطلوب درویش بوده تأیید کرده است. مشخص است که گفتن نام این مرجع میتواند به حل مشکل فیلم کمک کند. آنطور که مشخص است هم رهبر انقلاب هم آیتالله سیستانی حکمی کلی دربارهی کار هنری صادر کردهاند و دولت هم به پشتوانهی آنها پروانهی نمایش فیلم را صادر کرده اما این نظرات منافاتی با جلب رضایت سایر علما ندارد. آنطور که رویهی حاکم در کشور بوده در صورت تفاوت آرا در یک مسئلهی فرهنگی، قاعده بر مذاکره و مباحثه با علما و جلب نظر آنها بوده است و در مورد «رستاخیز» هم این رویه دنبال شده. رهبر معظم انقلاب هیچگاه دستوری مبنی بر نمایش فیلم صادر نکردند و دیدارشان با احمدرضا درویش دلجویانه بوده، وگرنه هیچ دستگاهی نمیتوانست خلاف حکم صریح ایشان عمل کند. بدیهی است که عدم تبعیت از دستور ولیفقیه و رهبر کشور تبعات قانونی و شرعی خودش را هم برای اشخاص هم برای دستگاههای دولتی به همراه دارد.
مسئلهی دوم؛ شکایت از دولت
سازندگان «رستاخیز» برای احقاق حقوقشان به دیوان عدالت اداری شکایت کردند و بعد یک سال دیوان به نفع سازندگان حکم داد. آنها پروانهی نمایش قانونی داشتند و دولت خلاف قانون عمل کرده بود. نکتهی جالب این بود که آن زمان حجتالله ایوبی هم در مقام دفاع از سازندگان اعلام کرد این حکم به نفع همه، از جمله سینماگران است. درعینحال معلوم شد مذاکراتی برای پرداخت خسارت در حال انجام است. روندی که بعد از رفتن ایوبی و استقرار محمدمهدی حیدریان ادامه یافت و با خرید سهم فیلم بهوسیلهی بنیاد سینمایی فارابی و موسسه رسانههای تصویری کامل شد. این دو ارگان در سال ۹۶، وقتی هنوز کشور با تحریمهای دور جدید امریکا مواجه نشده بود، توافق کردند که ۶۰ درصد سهم فیلم را با قیمتی معادل ۱۷ میلیارد تومان خریداری کنند؛ به روایتی ارزش فیلم چیزی حدود ۲۸ میلیارد تومان برآورد شد. دولت مکلف به پرداخت این مبلغ شد. آنهم در شرایطی که برای بازگشت هزینههای فیلم (نه حتی به دست آمدن سود) فیلم میبایست چیزی حدود ۸۴ میلیارد تومان فروش میکرد؛ رقمی اعجابانگیز که با توجه به ظرفیتهای سینمای ایران غیرممکن به نظر میرسد.
مسئلهی سوم؛ نمایش غیرقانونی
با اینکه مالکیت بخش عمدهای از فیلم در اختیار بنیاد سینمایی فارابی
قرار گرفته بود اما سال ۹۴ پروانهی نمایش خارجی فیلم صادر شده بود.
«رستاخیز» در کشورهای عربی نمایشهای محدودی داشت و حتی در یکی دو جشنواره
هم اکران شد. لو رفتن فیلم در یوتیوب هم ظاهرا از یکی از همین کشورهای
حاشیهی خلیج فارس اتفاق افتاده؛ برخی کشور مبدأ را عراق دانستهاند و برخی
امارات و برخی هم قطر. اما آنها چطور به فیلم دست پیدا کردند؟ درویش در
برنامهی «هفت» جملهای در این باره نگفت. اما ظاهرا واقعیت این است که
فیلم از طریق مراکز دولتی لو نرفته و باید دنبال اشتباه و خطای انسانی در
مجموعههای مختلف گشت. با این حال بنیاد سینمایی فارابی از طریق مراجع
قضایی پیگیر ماجرا شد و سایت یوتیوب هم پخش آن را متوقف کرد. همهی اینها
در حالی است که عضو نبودن ایران در معاهدههای بینالمللی امکان پیگیری
حقوقی و دریافت غرامت را
با دشواری روبهرو میکند.
ماجرا این است که دولت تا همین امروز هم برای حل مشکلات فیلم همکاری کرده است. اما درویش با هدف قرار دادن دولت بخش عمدهای از این اقدامات را نادیده گرفته و همنوا شده با مخالفان دولت؛ همان دولتی که به او پروانهی نمایش داد و حاضر شد ۱۷ میلیارد تومان خسارت بپردازد تا مالکان فیلم آسیب نبینند و بعد هم با انتشار نسخهی غیرقانونی مواجه شد و آن را از طریق مراجع قضایی پیگیری کرد. واقعیت این است که حضور درویش در «هفت» شفافسازی نکرد و بخش زیادی از حقیقت را پنهان کرد. این کار با چه هدفی صورت گرفت؟ این احتمالا مهمترین راز برنامهی «هفت» است…