سایت بدون – بگذارید همین ابتدا، به قول معروف، سنگهایمان را وابِکَنیم و بگوییم که ما، به پیروی از آموزههای دینی و فطرت انسانی، جنگ و کشتار را، جز برای دفاع از حق، عملی مذموم میدانیم و اگر میخواهیم درباره شگفتانگیزترین لشکرکشیهای تاریخ صحبت کنیم، معنایش طرفداری از این اقدام و تحسین جنگطلبان تاریخ نیست. خب! حالا که خیالمان بابت جلوگیری از سوء برداشت از موضوع امروز، راحت شد، برویم سراغ اصل مطلب. در طول تاریخ طولانی حیات بشر بر کره خاکی، جنگهای بسیار زیادی روی دادهاست؛ جنگهایی که نمیتوان آمار آن ها را احصا کرد؛ اما میتوان با قاطعیت، اشتراک منافع را دلیل اصلی بروز اکثریت قریب به اتفاق آن ها دانست. آنچه باعث میشود برخی از این جنگها و لشکرکشیها را شگفتانگیز بدانیم، نوع فرماندهی، گستره لشکرکشی و استعداد نیروهای به کار گرفته شده در آن است. بنابراین، در این نوشتار، صرف نظر از شخصیت فرماندهان و اهداف آن ها، به سراغ تعدادی از این لشکرکشیهای شگفتانگیز میرویم و آن ها را به شما معرفی میکنیم.
کمبوجیه و عبور از صحرای سینا
یکی
از متهورانهترین لشکرکشیهای دوران باستان، عبور سپاهیان ایران در زمان
سلطنت کمبوجیه، فرزند کورش بزرگ، از صحرای سیناست. شاه ایران که در سر هوای
فتح سرزمین فراعنه را داشت، پس از قتل برادرش، بردیا، با خیالی آسوده،
لشکر انبوه خود را به سمت مصر حرکت داد. طبق فرمان کمبوجیه، امرای محلی
موظف بودند آذوقه مورد نیاز سپاه را فراهم کنند؛ اما سختترین جای کار،
عبور از صحرای خشک سینا در جنوب فلسطین بود؛ تنها گذرگاهی که سپاه انبوه
کمبوجیه را به دروازههای مصر میرساند. مشکل اساسی برای این عبور، تهیه آب
مورد نیاز بود؛ موضوعی که باعث میشد خیال مصریها بابت عبور نکردن سپاه
ایران از صحرای سینا راحت باشد. اما کمبوجیه، در اقدامی متهورانه، لشکریان
انبوه خود را به سمت صحرای سینا هدایت کرد و قبایل عرب منطقه را واداشت که
با شترهایشان، خط آبرسانی دایمی برای ارتش او فراهم کنند. روشی که به ثمر
رسید و باعث شد مصریها با چشمان بُهت زده خود، شاهد حضور سپاه کمبوجیه در
کرانههای رود نیل باشند. به دنبال این لشکرکشی، مصر توسط ایرانیان فتح شد و
تا پایان دوره هخامنشی، بخشی از خاک ایران باقی ماند.
یک میلیون نفر، ۲ هزار و ۳۰۰ سال قبل!
شاید
امروزه تدارک دیدن ارتش یک میلیون نفری، خیلی دور از ذهن نباشد؛ اما دو
هزار و ۳۰۰ سال قبل، زمانی که به سرِ خشایارشا افتاد که به سراغ یونانیها
برود و کارشان را یکسره کند، تدارک ارتش یک میلیون نفری، بیشتر به یک
افسانه شبیه بود. با وجود این، ارتش خشایارشا، متشکل از نیروهای ایرانی و
ملل تابعه و با استعداد یک میلیون نفر، حرکت خود را به سمت تنگه داردانل
آغاز کرد و پسر داریوش بزرگ، در کرانههای مدیترانه، از این سپاه انبوه،
سان دید. اما هر چه فرماندهان خشایارشا در جمع آوری نیرو و تهیه تدارکات
موفق بودند، در هدایت این جمعیت انبوه، کم آوردند! واقعیت آن بود که تا آن
زمان، ارتشی به آن عظمت، گردآوری نشده بود و به همین دلیل، مدیریت و
فرماندهی نظامی آن ها، بسیار دشوار به نظر میرسید. شاهِ هخامنشی دستور داد
برای عبور دادن سپاه انبوهش از تنگه داردانل و پیاده کردن آن ها در جزایر
یونان، کشتی تهیه کنند؛ اما توفان ناگهانی، همه برنامهها را برهم زد و
خشایارشا از فرط غضب، دستور داد که موجهای مدیترانه را شلاق بزنند! این
لشکرکشی شگفتانگیز، نتیجه مد نظر را در بر نداشت.
عبور محمود از تنگه خیبر
محمود
غزنوی یکی از سلاطین مقتدر در محدوده تمدنی ایران بعد از اسلام است؛
سلطانی جنگسالار که با فرماندهی دقیق نیروهایش و همچنین، استفاده از ابزار
دیپلماسی، نیمی از ایران امروز را تا شهر ری، در اختیار داشت و قلمرو خود
را در شرق، تا قلب هندوستان گسترش داد. لشکرکشی محمود غزنوی به هند را باید
یکی از لشکرکشیهای شگفتانگیز تاریخ بدانیم. او ظاهراً به بهانه تبلیغ
دین و در باطن برای دستیابی به ثروت انبوه هندوستان، تصمیم گرفت از تنگه
سوقالجیشی خیبر در شرق افغانستان عبور کند و قدم به سرزمین اصلی هندوستان
بگذارد. اقدامی که هندیها، اصلا توقع آن را نداشتند. مسیر تنگه خیبر،
بسیار خطرناک و صعبالعبور بود و افزون بر آن، سپاهی که از تنگه میگذشت،
راه ارتباطی پشت سرش را از دست میداد و دیگر مسیر گریز نداشت و در صورت
پیروز نشدن، امیدی به بازگشتش نبود. با این حال، سپاه غزنوی، از تنگه عبور
کرد و متهورانه بر راجهنشینهای هندوستان تاخت و تروجیپال و نندا، دو تن
از حاکمان قدرتمند هندی را وادار به تسلیم کرد. اقدام محمود غزنوی، بعدها
توسط نادرشاه افشار تکرار شد و این سردار نامآور نیز، هند را با همین شیوه
فتح کرد.
ناپلئون و عبور از عرض مدیترانه
مقام
نخستین لشکرکشی بزرگ تاریخ نوین اروپا را باید به ناپلئون بناپارت داد؛
امپراتور فرانسه که برخی او را نابغه فنون نظامی مینامند. بناپارت در
جنگهای زمینی، بسیار مقتدرانه عمل میکرد. ویژگی برجسته لشکرکشیهای او،
حرکت سریع و استفاده از اصل غافلگیری بود. بناپارت آرزو داشت که انگلیسیها
را مغلوب کند؛ سودای فتح جزیره بریتانیا، باعث شد تلاشهای فراوانی برای
طرحریزی یک نقشه عملی انجام دهد. حتی با فرمان او، بنادر اروپا روی
کشتیهای تجاری انگلیس بسته شد. با این حال، تصرف جزیره برای بناپارت
امکان پذیر نبود؛ به همین دلیل تصمیم گرفت به منافع انگلیس، بیرون از
اروپا، ضربه بزند. او در اقدامی متهورانه، با صدها فروند کشتی، از عرض
مدیترانه عبور کرد و خود را به مصر رساند؛ جایی که انگلیسیها با نیروی
دریایی قدرتمندشان، نفوذ فراوانی داشتند. ناپلئون توانست مصر را اشغال کند و
به سمت شام بتازد؛ اما نیروی دریایی فرانسه، در نبرد دریایی نیل، مغلوب
نلسون، دریاسالار انگلیسی شد. ناپلئون با وجود تلاش گسترده برای تسلط بر
خاورمیانه، منافع فرانسه در اروپا را بر این موضوع ترجیح داد و این لشکرکشی
بزرگ، بدون نتیجه عمده برای بناپارت، به پایان رسید.
تیمور لنگ و یورش ۷ ساله!
تیمورلنگ،
از معروف ترین جهانگشایان تاریخ است؛ فرماندهی با رفتارهای متضاد که لقب
خونآشام بیشتر برازنده او بود تا امیر! تیمور، سرداری خستگی ناپذیر بود.
او جهانگشایی را از ماوراءالنهر آغاز کرد و به تدریج، دایره فتوحات خود را
در سراسر خاورمیانه گسترش داد؛ با این حال، لشکرکشی شگفتانگیز او که حدود
هفت سال به طول انجامید، یکی از طولانیترین لشکرکشیهای تاریخ و نیز، یکی
از هولناکترین بلایای تمام ادوار زندگی بشر محسوب میشود. او در سال ۸۰۲
هـ.ق، این یورش را آغاز کرد و پس از غارت دوباره مناطقی از ایران، خود را
به گرجستان رساند که در محدوده اردوی زرین طوایف مغول قرار داشت. تیمور
آنجا را غارت کرد و با شتاب به سوی بغداد رفت و پس از تصرف بغداد و غارت
آن، خاک شام و آناتولی را به توبره کشید و بایزید، یکی از نخستین سلاطین
عثمانی را به اسارت گرفت. تیمور، سپس به عزم جنگ با سلطان مصر، راهی فلسطین
شد و البته در این مسیر نیز، از خجالت همه اقوام درآمد. تیمور، پس از یک
غارت طولانی و تحمیل ویرانی، بدبختی به مردم خاورمیانه و از جمله ایران و
ساخت کلهمنارههای متعدد، به پایتختش، سمرقند، بازگشت.
در مورد لشکرکشی مغول ها به چین وایران چیزی ننوشتید همچنین لشکرکشی های متهورانه اتیلا و قوم وایکینگ