شبیه یک شوخی بیمزه به نظر میرسد که یک نفر بتواند با جیغ خود شیشهای را بشکند. احتمالا با دیدن این صحنهها توی فیلمهای علمی-تخیلی یا پویانمایی ها یک پوزخند میزنید که «برو بابا مگه ما بچهایم این خز بازیها چیه؟». اگرچه قضیه کمی بودار به نظر میرسد ولی واقعیت دارد. صدا هم مانند الکتریسیته، شکلی از انرژی است. وقتی موج صدا به جسم مشخصی میرسد، خرده های تشکیلدهنده آن را حرکت میدهد و باعث لرزش و ارتعاش آنها میشود. یک نمونه از ارتعاش ایجادشده در اجسام را می توانید در یک ضبط صوت روشن ببینید و احساس کنید. وقتی باند صدا یا ضبط صوت را روشن میکنید، میبینید که توری روی بلندگوی آن درحال لرزش است. در هر جسمی فرکانس* شدیدی وجود دارد که وقتی شیء درمعرض موجی با آن فرکانس قرار بگیرد شروع به لرزیدن و ارتعاش میکند. اگر شخصی بتواند صدایی با این فرکانس تولید کند میتواند یک شیشه را بشکند. بعضی از خوانندههای اپرا به دلیل شدت و نوع فرکانس صدایشان میتوانند بدون هیچ زحمتی شیشهها را خرد کنند. در کنار فرکانس صدا، شدت صوت هم باید آنقدر زیاد باشد که بتواند ساختار یک شیشه را بلرزاند و درنهایت باعث شکستن و فروریختن آن شود. صدای تمریندیده راحتتر شیشهها را میشکند. در برنامههای تلویزیونی بعضی از کشورها مسابقه عجیبی برای شکستن شیشه با فریاد وجود دارد؛ بنابراین، شکستن شیشه با صدا واقعیت دارد ولی به شرط اینکه خواننده بتواند صدای خود را در فرکانس خاصی تنظیم کند. *فرکانس تعداد عبور موجهایی است که در واحد زمان یک ثانیه از یک نقطه عبور میکنند.