سایت بدون – ۶۹ سال پیش اوایل تابستان سال ۱۹۴۷ میلادی ( ۱۳۲۶ خورشیدی ) بود که یک شیء نورانی با سرعتی بسیار زیاد در شهر رازول، نیومکزیکو ایالات متحده آمریکا سقوط کرد.یکی از گلهداران آن منطقه قطعاتی از آن را پیدا کرد و به پایگاه هوایی گزارش داد. دولت وارد عمل شد و برای اولین و آخرین بار در تاریخ ایالات متحده در روزنامه خبر پیدا شدن یک بشقاب پرنده اعلام شد.بله در مورد پرسرو صدا ترین حادثه تاریخ یوفولوژی یا همان اشیای ناشناس پرنده صحبت می کنیم؛ حادثه رازول ، این عبارت اولین چیزی است که که با شنیدن سقوط یوفو ( شیء ناشناس پرنده یا بشقاب پرنده-UFO ) به ذهن انسان میرسد.اما براستی در رازول چه اتفاقی افتاد ؟ آیا واقعا یک بشقاب پرنده در آنجا سقوط کرد و اجساد موجودات فضایی به دست دولت آمریکا افتاد ؟
آن زمان شهری بسیار کوچک، بیابانی و بی سر صدا بود و از تعدادی مزرعه و دامداری تشکیل میشد «همچنین محل نگهداری اسکادران بمب افکنهای B-29 نیز محسوب میشد، که در آن زمان یکی از پیشرفته ترینها در نوع خود بودند.» از آسمان چیزی بزرگ و نقره ای رنگ با سرعت و سر صدای زیادی سقوط کرد.
یکی از گله داران قطعات و تکههای شیئی را جمع کرد و به پایگاه هوایی گزارش داد و برای اولین و آخرین بار در تاریخ ایالات متحده آمریکا در روزنامهها اعلام کرد که یک بشقاب پرنده سقوط کردهاست این خبر سر تیتر تمامی روزنامهها شد و پس از آن رادیو اعلام کرد که یک بشقاب پرنده پیدا شده و این بزرگترین اتفاق سال است.اما روز بعد خبرها کاملاً شکل تازه ای به خود گرفتند. توضیح این حادثه هم زمینی تر شد. در روزنامهها اعلام شد که آن شیئی یک بالون هواشناسی بودهاست وهمه چیز به حالت عادی بازگشت.
سالها بعد کلماتی مانند یوفولوژی و یوفولوژیست وارد فرهنگ لغت شد و حادثه رازول دوباره پا در میان افکار مردم گذاشت؛ کسانی مانند مارسل، همان افسر اطلاعاتی که مأمور بررسی این حادثه شده بود، کسی که اکنون، تنها یک افسر بازنشسته ارتش بود و فریدمن کسی که روزها یک فیزیکدان و شبها یک یوفولوژیست میشد، باعث آن بودند. فریدمن به صراحت گفت: «من پس از سی سال متقاعد شدم دولت آمریکا جسد چند بیگانه و یک بشقاب پرنده ساقط شده را در نیومکزیکو بدست آوردهاست!»
در سال ۱۹۹۷، نیروی هوایی گزارش ۳۰۰ صفحهای دیگری در مورد حادثه رازول با
نام «گزارش رازول – پرونده بسته» را منتشر کرد. این گزارش سعی داشت اجسادی
را که مردم دیده بودند توجیه کند. یک توجیه ابلهانه دیگر؛ آدمکهای مصنوعی
سقوط کرده.
نیک رِدفِرن، یک محقق پدیده اشیای پرنده ناشناس است و تاکنون
هفت جلد کتاب در حیطه پارانرمال به رشته تالیف در آورده است. زمانی که
ایده آدمکها مطرح شد، او بلافاصله نظرش را ارائه داد.
او میگوید: «رازول هر روز بیشتر و بیشتر غیرقابل توضیح میشود و به همین خاطر هم راز آن هنوز برای ما آشکار نشده است. مردم هم از خود میپرسند، شاید یک یوفو بوده؟ شاید یک بالون بوده؟ شاید آدمک بوده؟ ولی در نهایت برای من قابل قبول نیست که نظریات ارتش را باور کنم. برای من عجیب است که دولت چرا این همه نظریات مختلف و متناقض با روایت شاهدان ارائه میدهد؟»
ولی اگر این ادعا درست باشد، واقعا چرا باید دولت آدمکهای آزمایشهایش را همینطور در بیابان رها کند؟ خوب جواب آن هم برای آزمایشهایی مانند تست صندلیهای پرتاب جنگندهها در ارتفاعات بسیار زیاد است. ولی گاف این ادعا وقتی معلوم میشود که بدانیم استفاده از آدمکها برای اولین بار در سال ۱۹۵۳ شروع شد.
به خاطر همه این هاست که این روز ها توریست های زیادی به این شهر می روند