در این شرایط بحرانی ورزش اهمیت ندارد اما دارد /درس‌های یک ویروس منحوس


سایت بدون -فقط وقتی چیزی را از دست می‌دهید متوجه می‌شوید چقدر برایش دلتنگید و فقط وقتی به چیزی خیلی نزدیک باشید، تغییراتش را به خوبی احساس می‌کنید. در این شرایط تاریک کنونی شاید هیچ‌کس نباید لغو مسابقات ورزشی را دارای چندان اهمیتی بداند در مقایسه با بحران بزرگتری که دنیا را فرا گرفته است.
ورزش می‌تواند نقش‌های زیادی برای ما بازی کند، هیجان، ناامیدی و راهی برای ابراز وجود اما چیزهای دیگری هم هست. یک راه فرار از موضوعات جدی زندگی. بارها یک مسابقه فوتبال یا دو و میدانی یا یک رقابت حساس و پرتنش باعث شده احساس بهتری داشته باشیم یا حتی بدتر اما همان هم کمک کرده تنش‌های بزرگتر زندگی که در برابرش کاری از دستمان نمی‌آید را فراموش کنیم.
با برنامه منظم و روتین ورزش روزها و هفته‌های ما شکل می‌گیرد. شنبه صبح از دوشنبه صبح بهتر است و چهارشنبه شب‌ها جذاب‌تر از پنجشنبه‌ها.
ورزش برای خودش تقویم است. پایان مسابقات راگبی سیکس نیشنز آغاز بهار است، سرمای سخت زمستان تمام شده و وقت گرما و شکوفایی رسیده. جام ملت‌های اروپا شب‌های تابستان است و بساطی که برای دیدنش فراهم می‌شود. ورزش منطق دارد، بیشتر وقت‌ها. مقدمات و مؤخرات خودش را دارد. یک جایی شروع می‌شود و یک جایی به اتمام می‌رسد.
هیچ کدام از ما با این اپیدمی به وجودآمده در سراسر جهان حس خوبی نداریم و حالا ورزش منشورمان شده برای اینکه بفهمیم چه هست و چه نقش پررنگی دارد. حالا خیلی‌ها به ویروس کرونا به چشم یک هجوم تئوریک نگاه می‌کنند تا فردی. به هم ریختن آن برنامه‌های منظم آشنا و بسته شدن آن راه‌های دررو برای اولین بار است که خیلی از ما را با نقش ورزش بیشتر آشنا کرده. فقط کافی است شنبه عصر رادیو یا تلویزیون را روشن کنید و منتظر هیجان گل‌هایی باشید که زده می‌شود اما حالا فقط صداهای ناآشنا و خبرهای منفی انتظارتان را می‌کشد تا بدانید اوضاع عادی نیست.
مسابقات هفت نفره پسربچه‌های هشت ساله که چند پدر و مادر مهربان برای تماشایشان می‌رفتند، لغو شده و این می‌تواند تغییرات بزرگ دیگر را به شما گوشزد کند. مربی آرسنال، میکل آرتتا به قرنطینه رفته و این یعنی بیماری برای غریبه‌ها و آنهایی که از دنیای شما دور هستند، نیست.
خودخواهی است که در این شرایط به قهرمانی لیگ و صعود و سقوط فکر کنیم اما از یک طرف عاقلانه است چون راه میانبری برای جداشدن از مشکلی است که حالا فقط مال دیگران نیست. وقتی فوتبالی در کار نیست دیگر از آن شلوغی کافه‌ها برای تماشای مسابقات خبری نیست، دیگر تراموا یا اتوبوس سوار نمی‌شوید و برای خریدن چیپس و آن همبرگرهای چرک پیاده نمی‌شوید.
حالا دیگر لغو مسابقه فقط زندگی میلیونرهایی که در آن بازی می‌کنند را تغییر نمی‌دهد بلکه طبقه کارگری که به آن بستگی دارند هم دستخوش قرار می‌دهد؛ آنها هم بخشی از دنیای ورزش شده‌اند.
ورزش اهمیت ندارد اما دارد. خیلی از ما تجربه‌اش را داریم، ایستادن در یک استادیوم در محاصره غریبه‌هایی با پرچم و رنگ مشابه که همان آواز شما را می‌خوانند و باعث می‌شوند احساس کنید در خانه‌اید. یا ماندن در خانه و پیام دادن به گروه‌های واتس‌اپی و کری خواندن با دوستان قدیمی و واکنش نشان دادن مثل میلیون‌ها آدمی که در سراسر جهان هستند.
روزها و هفته‌های عجیبی در پیش است، شاید تهی باشند به شکلی که مدت‌های طولانی نبوده‌اند. آن روابط و علایق دیده نشده شاید از همه مهم‌تر باشد. در زمان ایزوله، حس از تعلق به وجود می‌آید، بیرون رفتن، زنگ زدن یا برقراری یک رابطه.
شاید به این رابطه‌ها فکر می‌کنیم و منتظر عادی شدن شرایط هستیم، شاید زیاد طول بکشد اما وقتش که برسد بازگشت مسابقات یکی از نخستین نشانه‌ها برای برگزاری جشن است. بحران شدیدتری بعد از جنگ جهانی دوم پیش آمده بود و بعد از آن مسابقات فوتبال و کریکت در تابستان ۱۹۴۷ پر از تماشاگر بود. المپیک ۱۹۴۸ بعد از دو دوره تعطیلی شاهد یک میل دسته‌جمعی از سوی هواداران ورزش بود.
تعویق یورو ۲۰۲۰ یا به پایان نرسیدن جام حذفی انگلیس اهمیت کمتری دارد نسبت به اینکه دیگر هرگز مسابقات برگزار نشود. وقتی دوباره مسابقات شروع می‌شود، می‌توانیم جیغ بکشیم و گریه کنیم و جشن بگیریم و مثل احمق‌های خوشحال همدیگر را بغل کنیم. آن عادت‌ها، ساختارها و راه فرارها دوباره بر می‌گردد.

تام فوردایس 
منبع: BBC

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «در را از پاشنه در آورد»

سایت بدون – در قدیم لولا هنوز ساخته نشده بود و هر لتگه از در …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *