سایت بدون – روزی ملا نصرالدین و همسرش خواب بودند که شنیدند از کوچه صدای دعوا می آید ، همسر ملا گفت :«مرد برو ببین چه خبر است» ، ملا گفت :«به ما چه ربطی دارد، نصفه شبی » ولی همسر او آن قدر اصرار کرد که او لحافی دور خود پیچید و به کوچه رفت . گویا دزدی به خانه یکی از همسایه ها رفته بود و صاحب خانه متوجه می شود، اما دزد از فرصت استفاده کرده و جایی مخفی شده بود،همسایه که رفتند ملا به پایین رسید ، دزد هم از فرصت استفاده کرد و لحاف ملا را از او دزدید و برد
وقتی ملا نصرالدین به پیش همسرش برگشت ، در جواب این که در کوچه چه خبر بود گفت:« هیچی انگار دعوا سر لحاف ملا بود»
این ضرب المثل هم در مورد دعواهای ساختگی به کار می رود که کس دیگری از آن ضرر می بیند و هم درباره ضرر دیدن در جدالی که هیچ ربطی به فرد ندارد.
عالی