ریشه و داستان ضرب المثل« مرغش یک پا دارد»

سایت بدون -روزی همسر ملانصرالدین برای حاکم شهر مرغ پخت و برای او فرستاد. ملا که در راه از بوی غذا مست شده بود ، در راه یک ران مرغ را کند و خورد. بعد با خودش گفت این چه کاری بود که من کردم برای همین یک توجیه درست کرد که مرغ از اول هم یک پا داشته . حاکم وقتی غذا را می خورد، از ملا پرسید که چرا مرغ شما یک پا دارد؟ او جواب داد:« نه تنها این مرغ که تمام مرغ های شهر ما یک پا دارد» و از پنجره غازهایی را نشان داد که به عادت خود روی یک پا ایستاده اند.

حاکم به غازها نگاه کرد . در همین موقع یکی از کارکنان خانه او با چوب غازها را دنبال کرد تا آنها را به لـانه شان ببرد .

غازها به طرف لـانه دویدند، حاکم به ملـا نصرالدین گفت : می بینی که آن ها دو پا دارند . ملـا نصرالدین گفت : اولـا  اگر با آن چوب شما را هم دنبال می کردند ، غیر از دو پایی که داشتید دو پا هم قرض می کردید و فرار می کردید ، دوم اینکه من این مرغ را زمانی گرفته ام که با خیال راحت استراحت می کرده و فقط یک پا داشته است . حاکم خندید

از آن زمان ضرب المثل «مرغش یک پا دارد» به حرف های متوالی و بی اساس که در بحث به کار می رود و بر سر درستی آن لج بازی می شود به کار می رود

مطلب پیشنهادی

ده ماده غذایی که از سرطان روده جلوگیری می کنند

سایت بدون با افزایش مرموز موارد سرطان روده بزرگ در جوانان، این مواد غذایی می‌توانند …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *