حتما شنیدهاید که «جی.کی. رولینگ»، خالق مجموعه هریپاتر، یک اثر تازه نوشته است؛«ایکاباگ». ایده این داستان اما تازه نیست، هنگام نوشتن هریپاتر در ذهن رولینگ وجود داشته و او شبها قبل از خواب آن را برای فرزندانش تعریف میکرده است. حالا بعد از سالها طرفداران خانم رولینگ هم فرصت پیدا کردهاند ایکاباگ را بخوانند؛ آن هم رایگان چون نویسنده با توجه به شرایط بچهها در دوران قرنطینه تصمیم گرفته است داستانش را به صورت آنلاین و رایگان منتشر کند. ترجمه فارسی ایکاباگ هم در اینترنت، دردسترس است. حالا به این بهانه میخواهیم با مرور چند نکته جالب درباره هریپاتر، از این مجموعه خاطرهانگیز یادی بکنیم.
اسمهای خیالی که واقعی بودند
در مجموعه هریپاتر، اسمهای عجیبوغریب زیادی میخوانیم و میشنویم. به همین دلیل اسمهایی را که ممکن است در دنیای واقعی معنیدار باشند هم به تخیل نویسنده ربط میدهیم. مثل چی؟ گیاهان جادویی ازجمله «ماگوورت» و «کتان وحشی». جالب است بدانید که این گیاهان واقعا وجود دارند. رولینگ بعدها توضیح داد که یک کتاب گیاهشناسی خوانده و اسم گیاهان جادوییاش را براساس اطلاعات آن انتخاب کرده است.
لباسهای گرانقیمت هنرپیشهها
یونیفورمهای پشمی و ابریشمی بروبچههای هاگوارتز از گرانقیمتترین لباسها در مجموعههای تلویزیونی و سینمایی به شمار میروند. رولینگ در مصاحبهای گفته ترجیح میداده در کارش، بهترینِ هرچیزی استفاده شود اما توضیح عوامل فیلم در این باره متفاوت است. میگویند استفاده از پارچههای گرانقیمت درواقع به صرفهتر بوده چون فیلمبرداری کار، زمان زیادی طول میکشیدهاست و از آنجایی که لباسهای معمولی ارزان خیلیزود ظاهرِ کهنهای پیدا میکردند، ترجیح دادهاند دوباره کاری نشود.
وقتی ماشین پرنده فیلم ناپدید میشود
در مجموعه هریپاتر، اتفاقات و وسایل هیجانانگیزی که در دنیای واقعی آرزوی خیلیهایمان است، کم وجود ندارد. یکی از باحالترینهایشان ماشینهای پرنده بودند که احتمالا با دیدن آنها آرزو میکردیم روزی سوار یک ماشین پرنده بشویم البته که حالا احتمال تحقق این رویا اصلا کم نیست. آنوقتها اما یک نفر خیلی تحت تأثیر پرواز ماشینهای هریپاتر قرار میگیرد؛ آنقدر که درطول فیلمبرداری یکی از این ماشینهای پرنده دزدیده میشود! البته هفت ماه بعد با یک تماس ناشناس، ماشین پیدا میشود. یعنی سارقِ ماشین، هفت ماه زمان لازم داشته تا با واقعیت پروازنکردنِ ماشین کنار بیاید.
خلق هریپاتر در قطار
شاید یادتان باشد که یکبار در همین ستون درباره ظهور ایدههای خلاقانه در موقعیتهای غیرقابل انتظار با هم حرف زدیم. گفتیم مغز، وقتی مشغولیتی ندارد، میرود روی حالت اتوپایلوت و این بیکاری، فرصت خوبی است برای فکر کردن به چیزهایی که درحالت عادی امکان بروز پیدا نمیکنند. ایده مجموعه هریپاتر هم به همین ترتیب به ذهن رولینگ رسیده و در انتظارِ چهارساعته او برای قطار، شکل گرفته است. رولینگ معتقد است به همین دلیل باید از تمام لحظات زندگیاش، حتی لحظاتی که مجبور به صبر کردن بوده است، سپاسگزار باشد. شما چه اطلاعات جالبی درباره هریپاتر دارید؟