سایت بدون – می گویند فردی از مرد قدرتمندی یک ظرف پوشیده انگور هدیه می گیرد، کلی دلش را صابون می زند که اکنون می روم و با این انگورها دلی از عزا در می آورم وقتی به خانه می رسد می بیند که انگورها نارس هستند و به اصطلاح غوره هستند کلی عصبانی می شود و می خواهد زهر …
توضیحات بیشتر »بایگانی برچسب: مثل ایرانی
ریشه و داستان ضرب المثل « تابستون پدر یتیمونه»
سایت بدون – آدم فقیر در سرما زجر بیشتری می کشد،از یک طرف احتیاج به لباس هایی دارد که او را گرم کند و از یک طرف سرپناهی گرم و نرم می خواهد که سردی هوا را با آن سر کند. برای همین در تابستان یتیم ها مثل همه آدم های فقیر کمتر ناراحتی می کشند ضرب المثل های بیشتر …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل « پسرخاله دسته دیزی»
سایت بدون – وقتی بخواهند بگویند که کسی هیچ نسبت نسبی و سببی با من ندارم در گویش عامیانه می گوید: « او پسر خاله دسته دیزی» من هم نیست
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل «پشه لگدش زده»
سایت بدون – پشه همان حشره کوچکی که می تواند بیماری های بزرگ را انتقال دهد از کوچکترین جانداران قابل رویت در جهان است . این حشره آن قدر کوچک است که به زحمت می توان آن را دید. حالا تصور کنید این حیوان کوچک لگدی هم به سمت کسی پرتاب کند، حاصلش چیست؟ هیچ پشه لگدش زده در توصیف …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل «بهر خران چه کاه برند چه زغفران»
سایت بدون – معنی این ضرب المثل کاملا مشخص است، زغفران گیاه گران قیمتی است و کاه گیاه ارزانی ولی چهارپایان فرق این دو تا نمی دانند و از خوردن این دو به یک اندازه لذت می برند این ضرب المثل زمانی به کار می رود که بخواهند بگویند قدر کارها و خدماتی که برایش انجام داده اند را نمی …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل «برای شکار بچه ببر باید به مغاک ببر رفت»
سایت بدون – مغاک معنای گودال است ، مغاک ببر هم آن غاری است که معمولا ببر در آن زندگی می کند در قدیم بچه ببر مشتری فراوانی داشته و در دربار آن را گرفته و تربیت می کردند برای همین برای بچه ببر پول خوبی می دادند اما بزرگترین مشکل این بود که برای گرفتن بچه ببر باید به …
توضیحات بیشتر »