س سایت بدون – خجالت کشیدن، شرم داشتن و حیا کردن در صورت انسان مشخصات معلومی دارد کسی که سرش را پایین می اندازد، چشمانش مستقیم نگاه نمی کند و رویش سرخ شده معلوم است که خجالت کشیده است و کسی که هیچ وقت این کارها را انجام نمی دهد معلوم است که خجالت را نمی شناسد یعنی چشمی برای …
توضیحات بیشتر »بایگانی برچسب: مثل فارسی
ریشه و داستان ضرب المثل « غزل خداحافظی را خواندن»
سایت بدون – همه شاعران ، به ویژه شاعران غزلسرا ، شعری دارند که در آن مفهوم اصلی مرگ است یعنی شاعر حس می کند که رفتنی است و حس خود را در این باره بیان کنند وقتی کسی غزل خداحافظی خود را برای دیگران می خواند بقیه می فهمیدند که شاعر حس کرده وقتش تمام است و برای مردن …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل «خون کسی را توی شیشه کردن»
سایت بدون – ریشه این ضرب المثل به دهه ۲۰ شمسی به ایران برمی گردد هنوز سازمان اهدای خون تاسیس نشده بود و فرهنگ هدیه کردن خون برای کمک به همنوع جا نیفتاده بود در آن زمان خون به عنوان یک کالای تجاری توسط دلالان خرید وفروش می شد چون هنوز هم مردم برای خون دادن داوطلب نمی شدند آدم …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل « دست به خاکستربزند طلا شود»
سایت بدون – اصل این ضرب المثل به اساطیر یونانی برمی گردد در اساطیر یونانی پادشاهی وجود داشت به نام میداس ، میداس مردی طماع بود که طلا دوست داشت روزی خدمتی به دیونیسوس یکی از خدایان کوه المپ کرد دیونیسوس هم به او گفت یک آرزوی او را برآورده می کند میداس هم از او خواست که دست به …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل « حق کسی را کف دستش گذاشتن»
سایت بدون – ریشه این ضرب المثل یک تصویر آشنا است شما وقتی می خواهید مزد یک کارگر یا در واقع حق او را پرداخت کنید پول را می شمارید و در کف دست او قرار بدهید اما این ضرب المثل در معنایی کاملا برعکس به کار می رود این ضرب المثل در واقع به این معناست که انتقام حق …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل «کوری عصا کش کور دگر شود»
سایت بدون – این ضرب المثل اصلی در انجیل متی دارد در انجیل متی آمده است که «اگر کوری کور دیگری را هدایت کند، هر دو به مغاک درخواهند افتاد» بر اساس این جمله هنرمند فلاندری، پیتر بروگل است در سال ۱۵۶۸ تصویری را کشیده است که می تواند معنای این ضرب المثل را به طور کامل شرح دهد در این نقاشی کورها …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل «چو دزدی با چراغ آید، گزیده تر برد کالا»
سایت بدون – اصل این ضرب المثل از قصیده ای از سنایی آمده است سنایی در بیتی از قصیده ای برای اهل توحیدی می گوید که دانستن خطر تزلزل را بیشتر می کند و عالمان باید بیشتر بترسند این بیت به قرار زیر است چو علم آموختی از حرص آن گه ترس کاندر شب/چو دزدی با چراغ آید گزیدهتر برد …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل «به خون کسی تشنه بودن»
سایت بدون – وقتی صحبت از نوشیدن خون می شود آدم بلافاصله یاد خون آشام ها، دراکولاها یا ومپایرها می افتد آن هایی که از خون انسان تغذیه می کردند اما خون آشامیدن در قبائل بدوی ، نشانه ای از انتقام سخت گرفتن بود کسی اگر از دشمنی نفرت بسیار داشت، وقتی او را می کشت، مقداری از خون رگ …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل «کار نیکو کردن از پر کردن است»
سایت بدون – پر کردن یعنی زیاد انجام دادن پر کردن یک کار یعنی این که آن کار به دفعات متعدد و چندین بار انجام دهی به گونه ای که تبدیل به عادت شود این ضرب المثل می خواهد بگوید برای این که یک کار درست و نیکو انجام شود نیاز به آن دارد که پیش از آن تمرین زیادی …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل «بوقلمون صفت»
سایت بدون – پرهای بوقلمون پر از رنگ های متفاوت است این پرها در مقابل طیف های مختلف نور آفتاب ، رنگ های متفاوتی را به خود می گیرند و به نظر بیننده در هر لحظه ممکن دارای رنگ متفاوتی باشد به همین دلیل اصطلاح بوقلمون صفت برای توصیف آدم های بدون ثبات شخصیت به کار می رود ، کسانی …
توضیحات بیشتر »