بایگانی برچسب: داستان ضرب المثل

سایت بدون – می گویند روزی مردی عرب به نام سهل بن مالک گذارش به یک قبیله بادیه نشین می افتد او را به داخل چادر می برند در درون چادر او دختری بسیار زیبا می بیند و عاشق آن دختر می شود از آن شرم و حیا داشت که به آن دختر بگوید که من عاشقت شده ام شعری …

سایت بدون – این ضرب المثل زمانی به کار می رود که بخواهند بگویند همیشه آدمی قوی تر و جایگاهی بالاتر وجود دارد برای این ضرب المثل داستانی قدیمی وجود دارد روزی یک سنگ تراش، داشت با وسایل خود یک سنگ را با زحمت شکل می داد در همین حال کمی آن طرف تر بازرگانی را دید که در ثروت …

سایت بدون – این ضرب المثل به مرور زمان شکل ظاهری خود را عوض کرده است اکنون چون برای آدم ها کلمه قاضی مشهور تز از کلمه غازی است همه فکر می کنند شکل درست این ضرب المثل این است که «پیش قاضی و معلق بازی» یعنی جلوی قاضی دادگاه مسخره بازی غلط است اما این اشتباه است غازی کلمه …

سایت بدون – اصل این ضرب المثل از امیرخسرو دهلوی است، شعری زیبا که در بخشی از آن آمده است: در زلف بتان پیچ ای دل                      کاین رشته سر دراز دارد بیچاره کسی که بر درتو                   یک سینه و صد نیاز …

سایت بدون – اصل این ضرب المثل از بیتی مشهور از عطار نیشابوری است زلیخا گفتن و یوسف شنیدن/شنیدن کی بُوَد مانندِ دیدن ماجرا از این قرار است که همه از زیبایی حضرت یوسف صحبت می کردند و زلیخا از همه بیشتر زنان مصر زلیخا را سرزنش می کردند که چرا به خاطر یک برده خودش را رسوای خاص و …

سایت بدون – زمین سرد است چون درجه حرارت بدن انسان از خاک معمولی گرم تر است مگر در صحرا و بیابان و در تابستان یک حالت هست که زمین از بدن انسان قطعا گرمتر است زمانی که انسان مرده و بدنش سرد شده است البته زمین گرم معنای زمین جهنم را هم می دهد این ضرب المثل در مقام …

سایت بدون – شتر حیوان نجیب و مهربانی است این حیوان کم توقع می تواند روزها بی آب و غذا در بیابان همراه با ساربانش حرکت کند اما خدا نکند که ساربان این حیوان را مورد اذیت و آزار قرار دهد شتر حیوان زرنگ و باهوشی است در آن لحظه که ساربان ها دور هم جمع هستند و چوب دست …

سایت بدون – این ضرب المثل قصه مشهوری دارد یک گنجشک و یک مورچه همسایه هم بودند مورچه تمام تابستان را از این جا به آن جا می رفت و دنبال دانه می گشت با زحمت زیاد دانه را به خانه می آورد و در جایی ذخیره می کرد در مقابل گنجشک در تابستان از شاخه به آن شاخه می …

سایت بدون – در قصه های خیلی قدیمی ایرانی در کارنامه اردشیر بابکان آمده است زمانی که اردشیر بابکان نوجوانی بیش نبود با گروهی از هم سن های خودش به شکار گور یا گورخر می روند در میان این جمع ، شاهزاده و جانشین شاهنشاه اشکانی هم وجود داشت اردشیر با مهارت زیاد یک گور شکار می کند هنگام که …

سایت بدون – می گویند روزی سگی بود که در خیابان زندگی می کرد مردم برایش غذایی می ریختند و او از آن ها استفاده می کرد یک روز او با خودش گفت این چه زندگی است که من دارم بروم کاری برای خودم پیدا کنم و غرور خودم را حفظ کنم اول رفت سگ پلیس شد مدتی کار کرد …