سایت بدون – کسی که می خواهد خودش را از صدای دنیا جدا کند، پنبه در گوشش می کند کسی که پنبه در گوشش می کند یک حریم خصوصی برای خودش می سازد که در آن هیچ کس این توانایی را ندارد که به او دستور بدهد یا نصیحت کسی که پنبه در گوش دارد حرف های طرف مقابل را …
توضیحات بیشتر »بایگانی برچسب: ضرب المثل
ریشه و داستان ضرب المثل «دهنش هنوز بوی شیر می دهد»
سایت بدون – انسان تا زمانی که از شیر مادر تغذیه می کند ، کاملا وابسته به دیگران است و نمی تواند اتکا به خویش داشته باشد و صحبت از توانایی های خود کند ، نوزاد حتی در آسانترین کارها هم محتاج به مادر و دیگران است. در این زمان نوزاد تجربه ای ندارد تا به کار بگیرد. کسی که …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل «یه کفش آهنی می خواد و یه عصای فولادی»
سایت بدون – تصور براین است که هر چه از آن ساخته می شود مستحکم تر است و دیرتر مستهلک می شود، فولاد از آن هم محکم تر و با دوام تر است برای هر کاری که نیاز به صبر و حوصله زیادی دارد، وقت بسیاری می برد و باید در آن پشتکار داشت از این ضرب المثل استفاده می …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل «هر سرکه ای از آب ترش تره»
سایت بدون – آب آب است و سرکه سرکه در ذات آب، بی بویی است و در ذات سرکه ترش مزگی پس فرقی نمی کند چه نوع سرکه ای باشد و با چه اندازه از غلظت باز هم از آب ترش است این ضرب المثل زمانی به کار می رود که بخواهند بگویند که بعضی از خواص ذاتی است و …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل « جایی که میوه نباشد،چغندر پادشاه است»
سایت بدون – در حالت عادی کسی چغندر را به عنوان یک میوه محسوب نمی کند. کسی چغندر را جلوی میهمان نمی گذارد، آن را گاز نمی زند … مگر این که هیچ میوه دیگه ای نباشد آن وقت داشتن چغندر هم یک مزیت و نقطه برتری محسوب می شود این ضرب المثل بسیار شبیه ضرب المثل در شهر کورها …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل « اول بچش بعد بگو بی نمکه »
سایت بدون – بعضی از آدم خیلی هول هستند و دوست دارند خیلی زود حکم بدهند و اعتراض کنند به عنوان مثال از روی ظاهر هیچ غذایی نمی توان درباره مزه آن اظهار نظر کرد ، قبل از هر کاری و قبل از گفتن هر چیزی باید ابتدا غذا را چشید و پس از آن گفت که میزان نمک آن …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل « یک مویز و چهل قلندر»
سایت بدون – مویز با کشمش فرق می کند، هر دو دانه خشک شده انگور هستند اما انگورهای ریزدانه کشمش می دهند و انگورهای درشت دانه مثل انگور شاهانی مویز ، در کل هم درجایی که تاکستان است، مویز خیلی هم چیز ارزشمندی نیست و پای همه درختان تاک ریخته است. قلندرها هم گروهی از صوفیه بودند که می خواستند …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل « آن چه از رو می خوانی ، من از برم »
سایت بدون – می گویند عتیقه شناسی گذارش به یک روستای توریستی می افتد،در گوشه ای می بیند ، گربه ای دارد از یک کاسه ای آب می نوشد که کاسه بسیار قدیمی و ارزشمند است ، خواست بدون این روستایی صاحب خانه متوجه ارزش کاسه شود ، آن را بخرد،به صاحب خانه گفت :«این گربه را پنج تومن می …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان ضرب المثل « میخ طویله را بکوب سر زبان من »
سایت بدون -می گویند روزی ملانصرالدین سفره ای انداخته بود و داشت غذایی می خورد، در همان زمانی سواری رد شد ، میرزا طبق عادت به آن سوار بفرما زد و گفت بیا سر سفره ما بنشین ، ملا نصرالدین فکر می کرد که سوار چون در حال حرکت است ، تعارف را رد می کند اما سوار گفت :باشد …
توضیحات بیشتر »ریشه و داستان «خربزه تا زمستان بی لک نمی ماند»
سایت بدون -در قدیم رسم بود که میوه ها و صیفی جات را در جاهایی خنک و به شکل خاص نگه داری کنند تا بتوانند این میوه ها تابستانی یا پاییزی را در زمستان و به ویژه در شب چله هم مصرف کنند اما خب این میوه ها هرچقدر هم که خوب نگه داشته می شدند به طور طبیعی قابل …
توضیحات بیشتر »