بایگانی برچسب: مفهوم ضرب المثل

ریشه و داستان ضرب المثل«آن قدر مسجد شده که دولنگه گندم هم آسیاب نمی کند؟»

سایت بدون – این ضرب المثل یک داستان قدیمی دارد ، می گویند در دهی یک آسیای کهنه وجود داشت که کم کم رو به ویرانی گذاشته بود این آسیاب را خراب کردند و در جای آن مسجدی ساختند یک روز یک روستایی که از این تغییر بی خبر بود، دو کیسه گندم آورده بود تا آرد کند ، او …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «نشان می دهم یک من ماست ، چقدر کره می دهد»

سایت بدون – ماست از مشتقات شیر است ،از ماست هم کره می گیرند اما طریقه گرفتن ماست از کره بسیار مهم است ، آن قدر ماست را تکان می دهند تا از آن کره مرغوب خارج شود ، در قدیم که دستگاه نبود، ماست را در ظرف هایی می ریختند و آن قدر تکان می دادند تا به مقصود …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «همین جا خاکش کن»

سایت بدون – بهترین مخفیگاه برای هر چیزی خاک است ، اگر چیزی را دفن کنی دیگر هیچ کس به آن دسترسی ندارد مگر این که آدرس آن را بداند و همان نقطه را بکند ، وقتی که می خواهند توصیه به راز داری کنند می گویند که همین جا خاکش کن یعنی فقط من و تو بدانیم

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل«نباید بدون گدار به آب زد»

سایت بدون – در گذشته که پل سازی تا این حد مرسوم نبود عبور از رودخانه برای خودش یک داستان داشت و باید برای آن کلی برنامه داشت ، مردمی که می خواست از آب یا رودخانه عبور کنند به دنبال گدار می گشتند، گدار محلی بود که سطخ زمین بالاتر بود به همین دلیل عمق آب کمتر بود ، …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «کسی که از گرگ می ترسد، گوسفند نگه نمی دارد»

سایت بدون – در قدیم هر کس به اندازه گوسفندهایی که در آغل خود نگه می داشت مال دار و ثروتمند شناخته می شد چرا گوسفند به چندین و چند طریق از گوشت و شیر و پوست و … سود داشت اما خب گوسفند داشتن و گوسفند نگه داشتن آن قدر هم بی دردسر نبود ، نگه داشتن گوسفند می …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «ضرب دیده جراح است»

سایت بدون – جراح در قدیم خیلی متداول با مفهوم امروزی نبود و کارهای آسان تری را انجام می داد ، به گونه ای که اگر کسی یک بار دچار بیماری می شد قادر به انجام بود. این ضرب المثل می گوید که اگر کسی دچار مشکلی شود برای غلبه به آن ، آن چنان با تجربه و ماهر می …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «زرد آلو را برای هسته اش می خورد»

سایت بدون – مرد خسیسی برای خرید میوه به بازار رفت ، از کنار هر میوه که رد می شد به این فکر می کرد که بخشی از آن را باید دور بریزد، هلو هسته دارد، گیلاس دسته دارد و …بالاخره به زردآلو راضی شد چون هم خودش را می شود خورد و هم مغز هسته اش را ، از …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « به هر باد خرمن نشاید فشاند»

سایت بدون – خرمن بر باد دادن یکی از مراحل کشاوری است ، کشاورزان محصول خود مثل گندم و جو را به یک جا جمع می کنند و هنگام باد با وسایلی که برای این کار دارند ، آن ها را در مسیر باد قرار می دهند تا کاه و ساقه های خشک که از اصل محصول سبکترند از آن …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل«اگر پیش همه روسیاهم پیش دزد روسفیدم »

سایت بدون -مرد ثروتمندی تصمیم گرفت تا میهمانی درخور و با شکوهی ترتیب بدهد، بنابراین تمام صاحبان ثروت و افراد با نفوذ شهر را دعوت کرد. میزبان دوست نداشت تا کم و کسری میهمانانش را بیازارد پس فکر همه قسمت های مجلس جشن و سرورش را کرد و تمام وسایل پذیرایی را از نوشیدنی های گورا، خوراکی های متنوع و …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «آخرش نفهمیدم رفیق منی یا رفیق گرگ»

سایت بدون – دو دوست برای شکار به جنگل رفته بودند ، در راه گرگی دیدند ، یکی از آن ها تفنگش را نشانه رفت تا پای گرگ را بزند دوستش گفت پایش را نزن ، تفنگچی نشانه را به سمت شکم گرگ برد باز هم دوستش بهانه آورد ، او هر جای گرگ را که می خواست بزند رفیقش …

توضیحات بیشتر »