بایگانی برچسب: معنی ضرب المثل

ریشه و داستان ضرب المثل « دستش را در پوست گردو گذاشتن»

سایت بدون – وقتی که می گوییم دست کسی در پوست گردو است ، منظورمان این است که او ما را در موقعیت نامناسبی معطل نگه داشته و نگذاشته است که کار پیش برود و به همین دلیل دچار رنج شده ایم در مورد ریشه این ضرب المثل دو روایت وجود دارد ، یکی که خیلی دلخراش است ، می …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «چه باک از بیم موج آن را که نوح است کشتیبان»

سایت بدون – اعتماد به کشتی بان و ناخدای کشتی یکی از شرایط سفر دریایی است اگر به ناخدا و راهبر کشتی اعتمادنباشد ، هیچ چیز جور در نمی آید و از هر موج و هر تکانی مسافر به خود می لرزد، حالا بزرگترین کشتی بان کیست؟ حضرت نوح … نوح علیه السلام همچنان که از سوره هود و مؤمنون …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «خر چه داند قیمت زغفران »

سایت بدون – معنای این ضرب المثل خیلی ساده است و احتمالا نیاز به توضیح ندارد! خر مثل همه چارپایان خیلی در قید و بند چیزی که می خورد نیست بلکه حجم چیزی که می خورند برایشان مهم تر است ، برای آن ها چه فرقی می کند که غذایشان زغفران باشد یا یونجه..اگر صاحبش هر روز برایش زغفران هم …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « بیار هرچه داری ز مردی و زور»

سایت بدون -داستان این مصرع که تبدیل به ضرب المثل شده است ، به گلستان سعدی برمی گردد، سعدی داستان جوانی بلند و بالا و قوی پنجه را نقل می کند که در یک کاروان همراه بود، او تیروکمان و شمشیر داشت و این خیال آن ها را راحت کرده بود اما وقتی راهزن ها آمدند ، این جوان اولین …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « اگر دردم یکی بودی چه بودی؟»

سایت بدون – این بیت از معروفترین دوبیتی های بابا طاهر عریان است اگر دردم یکی بودی چه بودی/وگر غم اندکی بودی چه بودی مصرع اول این بیت در فرهنگ عامه ایران تبدیل به مثلی شده است که در مقام رنج بر زبان می آید و مراد و مقصود گوینده آن است که بگوید فقط این یک مشکل را ندارد …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « آردت را می خواهی در آسیاب دیگه بکشی »

سایت بدون – آرد کشیدن در فرهنگ عامه ایرانی یعنی گندم آردکردن ، قدیم مردم خودشان نان تهیه می کردند و گندمی که خودشان کاشته بودند به آسیاب می بردند تا آرد کنند، گاهی بین آسیاب ها رقابت بود و به مشتریان تخفیف می دادند تا گندم ها را به آسیای آن ها ببرند. از آن جا که جامعه روستایی …

توضیحات بیشتر »

ریشه وداستان ضرب المثل « از گرگ می ترسی ، گوسفند نگه ندار»

سایت بدون – بخش عمده ای از جامعه ایران در گذشته ای نه چندان دور دام دار بودند و بخشی از مایحتاج روزانه خود را با رمه هایی از احشام تامین می کردند ، برای همین واژه هایی مثل گوسفند و گرگ زیاد در این فرهنگ کنار هم قرار می گیرند، یکی از این ضرب المثل ها می خواهد بگوید …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « می خواهد از دریا بگذرد و تر نشود»

سایت بدون – از دریا به دو طریق می توان گذشت یا این که شنا کرد و رد شد یا این که سوار کشتی یا قایق شد و عبور کرد، اولی که عملا غیر ممکن است ، دومی هم سختی های خودش را دارد، به ویژه در زمان های قدیم که این کشتی های مجهز وجود نداشت سفر با کشتی …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « آب حمام تعارف کردن»

سایت بدون – در قدیم حمام ها به شکل خزینه بود، یعنی به شکل حوض و حوضچه هایی که در آن آب جریان داشت ،همه آدم ها پول ناچیزی می دادند و وارد حمام می شدند و تنها چیزی که در حمام مجانی بود،آب بود وگرنه هر کس وسائل نظافت خودش را استفاده می کرد یا از پول به دلاک …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « آش کشک خاله ات است بخوری …

سایت بدون – خاله آش می پخت ، هر بار که آش می پخت همه فامیل را جمع می کرد و به هر کس وظیفه ای می سپرد و در نهایت که آش پخته می شد همه با هم می خوردند، یکی از بچه ها که نمی خواست کار کند از ابتدا شروع کرد به بهانه گرفتن که من آش …

توضیحات بیشتر »