یادداشت ویژه/پارادوکس نیمار: مردی در راه خودش

گابریله مارکوتی

سایت بدون -اگر یک سال زندگی انسان معادل ۷ سال زندگی سگ است، نسبت عمر یک حرفه معمولی به عمر یک فوتبالیست حرفه‌ای را چطور باید حساب کنیم؟ نیمار دیروز ۲۷ ساله شد، فوتبالیستی که نخستین بازی حرفه‌ای‌اش را ۱۰ سال پیش تجربه کرد. اگر او شغلی عادی مثل ما داشت حالا باید در نیمه راه قرار می‌گرفت، در سن و سالی نزدیک ۵۰؛ نه اینکه این سن نزدیک به پایان کار باشد اما مسلما نقطه‌ای است که زمانی که برای‌تان باقی مانده از زمانی که پشت سر گذاشته‌اید کمتر است. نیمار قرار بود ستاره بعدی فوتبال برزیل باشد، ستاره‌ای که جام‌جهانی را برای کشورش به ارمغان می‌آورد و جایگاهی کنار پله (به باور خیلی‌ها هنوز بزرگ‌ترین بازیکن تاریخ فوتبال است)، زیکو، روماریو، رونالدو، رونالدینیو و روبینیو پیدا می‌کند. تمام این ستاره‌ها قبل از ۲۰ سالگی به شهرتی جهانی رسیده بودند و راه بزرگی و موفقیت پیش پای‌شان پهن شده بود. نیمار در جام‌جهانی ۲۰۱۴، در حالی ‌که آمادگی جسمانی کامل هم نداشت، امیدها و آرزوهای ۱۸۰ میلیون برزیلی را یک تنه به دوش کشید و تیمش را به نیمه نهایی رساند اما مصدومیت او در یک‌چهارم نهایی، نتیجه‌ای جز شکست کابوس‌وار ۷ بر یک برزیل برابر آلمان نداشت. ۴ سال بعد باز هم نیمار با مصدومیت پا به جام‌جهانی گذاشت. او در دور گروهی جام‌جهانی روسیه بیش از حد تلاش کرد اما با شروع دور حذفی به بلوغی در نمایش‌هایش رسید، تا اینکه برزیل در یک چهارم نهایی مغلوب بلژیک شد. پس اگر مدال طلای المپیک و قهرمانی در جام کنفدراسیون‌ها را کنار بگذارید که باید همین کار را کنید، نیمار هیچ افتخار ملی بزرگی به دست نیاورده است. سوال مهم‌تر اما اینجاست: آیا این مساله مهم است؟ آیا باز هم می‌خواهیم این بحث جنجالی را باز کنیم؟ همین که او سومین گلزن برتر تاریخ برزیل است و بین ۱۰ بازیکنی که بیشترین بازی ملی را برای سلسائو انجام داده‌اند قرار می‌گیرد، کافی نیست؟ تازه با این دید که نیمار شانس ثبت هر دو رکورد به نام خودش را هم دارد. نیمار در جام‌جهانی بعدی ۳۰ ساله خواهد شد و در این فاصله شانس حضور در ۲ کوپا‌آمریکای دیگر را هم تجربه خواهد کرد، از جمله تورنمنت همین تابستان در برزیل. نکته‌ای که اما بیش از رکوردهای نیمار قابل توجه است، میل و عطش او به تاریخ‌سازی است.
این روحیه نیمار در تصمیمی که در تابستان ۲۰۱۷ گرفت و نوکمپ را به عنوان گران‌ترین بازیکن تاریخ فوتبال به مقصد «پارک د پرنس» ترک کرد، هم دیده می‌شود. منتقدان او دلیل این انتقال را چیزی جز طمع (با ۴۰ میلیون یورو بالا رفتن درآمدش در سال) و منیتش (بیرون آمدن از زیر سایه مسی و لوئیس سوارز) نمی‌دیدند اما فراموش نکنیم بارسلونا در دوران ۴ ساله‌ MSN معروف فقط ۲ بار قهرمان لالیگا شد و یک بار چمپیونزلیگ را فتح کرد. پس برای رسیدن به جایگاهی جاودانه در تاریخ فوتبال چه راهی بهتر از تبدیل یک مدعی (پاری‌سن‌ژمن) به یک قهرمان بود؟ البته با نگاهی شکاک همیشه وسوسه پیش کشیدن عوامل مالی و تبلیغاتی به عنوان دلیل اصلی این انتخاب وجود دارد اما اگر تصمیم او مبنی بر ترک نکردن زودهنگام سانتوس را یک بار دیگر به خاطر بیاورید، شاید قادر به قبول زوایای دیگر در این انتقال باشید.
نیمار فصل پیش، در راه هدف بزرگش برای قهرمان کردن پاریسی‌ها در اروپا، با مصدومیت بازی برگشت مقابل رئال‌مادرید را از دست داد. او این فصل هم به همین دلیل بازی برابر منچستریونایتد را از دست خواهد داد. پس آیا باید نیمار را بازیکنی بدشانس بدانیم و با او همدردی کنیم؟ از سوی دیگر در نظرسنجی‌ای که رادیوی فرانسوی RTL داشت، ۸۴ درصد مردم بر این اعتقاد بودند که حرکات تحریک‌آمیز و نمایشی نیمار در زمین دلیل اصلی خشونت مدافعان در قبالش و مصدومیت‌هایی که در نتیجه برایش پدید می‌آید است.
پارادوکس نیمار همین جا شکل می‌گیرد؛ نیمار از منظری، نماد فوتبالیست‌های لوس و متمولی است که نگاه مردم برایش هیچ اهمیتی ندارد و از سوی دیگر او بازیکنی است که همیشه بار تیم ملی‌اش را در بدترین شرایط و با ضعیف‌ترین هم‌بازی‌ها یک‌تنه به دوش کشیده است. در خارج از زمین، نیمار مجموعه بزرگی را در محله‌ای که در آن متولد شده – ویلا ژاردیم در پرایا گرانده در نزدیکی سائو پائولو – ساخته که روزانه غذا و مسکن و آموزش برای ۲۵۰۰ بچه فقیر فراهم می‌کند.

منبع :ESPN

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «به پیسی افتادن»

سایت بدون – پیس به ترکی می شود، زشت یا بد به پیسی افتادن یک …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *