به بهانه بزرگداشت کامران شیردل در جشنواره سینما حقیقت/ «اون شب که بارون اومد»


سایت بدون – این روزها که مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی در جشنواره حقیقت بزرگداشت یاد و نام استاد کامران شیردل را برگزار می‌کند فرصتی است تا به رغم همه مشکلات روزمره به وجود مردی بزرگ در سینمای مستند نظری دوباره بیفکنیم. طی این سال‌ها درباره او سخن کم گفته نشده است اما من مایلم به دو نکته در کارنامه هنری استاد کامران شیردل اشاره کنم.
اول
از سال ۱۳۷۷ وی در جزیره کیش در زمان مدیریت محسن قریب به مدت ۷ سال و به دور از هیاهوی اغلب هیچ پایتخت، آرام و با اندیشه، جشنواره‎ای را درباره سینمای مستند برگزار می‌کرد که بی‌گمان در آن سال‌ها به اثرات مثبت آن در سال‌های بعد و فیلمسازانی که در آن دوران مورد تشویق و حمایت قرار گرفته بودند هیچ‌کس فکر نمی‌‌کرد. هم گردهمایی مستندسازان و هم نوع نگاه او بود که آن شب‌ها را به فرصتی شایسته برای معرفی فیلم مستند تبدیل می‌کرد.
سینمای مستند ایران که اکنون بر جایگاه ارزشمندی ایستاده بی‌شک مدیون تلاش‌های او برای برگزاری آن جشنواره است. اگر چه آن جشنواره هم به مانند نمونه‌های دیگر خود سرنوشتی کوتاه یافت اما همان سال‌ها کافی بود که فیلم مستند ایران حیات خود را حفظ کند تا به امروز برسد.
دوم
در میان آثار اغلب تأثیر‌گذار کامران شیردل در سینمای مستند، حماسه روستازاده گرگانی یا «اون شب که بارون اومد» بی‌گمان شاه بیت غزل سینمایی اوست. فیلم از زمان ساخت در سال  ۱۳۴۷ تا نمایش، ۶‌سال را در محاق بود که جای بحث فراوان دارد. فیلم ارزش‌هایی دارد که اغلب در متون گوناگون به آن اشاره شده و این مجال فرصت تکرار آن نیست؛ اما می‌توان یاد کرد از نگاه او. نگاهی که نوعی رئالیسم را به سینمای مستند ایران معرفی کرد. زمانه حضور و تحصیل شیردل در ایتالیا او را با نگاه نئورئالیسم ایتالیا آشنا کرد نگاهی که به خوبی به روابط انسانی و جوامع می‌پرداخت. بی‌واسطگی که در آثار او دیده می‌شود بیش از هر چیز از اندیشه او منشأ گرفته است.
 فیلم «اون شب که بارون اومد» سراسر، توجه به جامعه‌ای است که در مسیر تحول‌خواهی خود با سرعت پیش می‌رود و تنها فیلم‌سازی اندیشمند می‌تواند این حرکت را تشخیص و نمایش دهد. نکته بارز فیلم نوع روایت اوست؛ روایت یا نقطه کانونی او برای کنار هم قرار دادن اجزایی که نوعی معنا را برای خواننده مهیا سازد. او با گفت‌وگوهای صریح، تصاویر خیره مردم به دوربین و طنز نهفته در روایت عرصه تازه‌ای رابرای سینمای مستند ایران باز کرد. روایت او از یک واقعه به نوعی تحلیل از زمانه و ارزیابی واقع‌گرا منجر شد. اگر این نوع روایت و طنز نهفته در آن پیگیری می‌شد نوعی خشکی و تلخی که بعدها دچار سینمای مستند ایران شد کم‌تر می‌شد. نگاه او که آمیخته با زبانی کاملاً سینمایی بود، بیان تازه‌ای را به سینمای مستند ایران معرفی کرد. امید که تنش به ناز طبیبان نیازمند مباد و خوش باشد.

علیرضا قاسم‌خان/پژوهشگر و فیلمساز

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «آش و لاش»

سایت بدون – آش یک ماده غذایی است که همه اجزای آن از هم جدا …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *