سایت بدون – ۱-آن چه ما به عنوان «برانکو ایوانکوویچ» می شناسیم ، ماحصل یک تصمیم عجیب از محسن صفایی فراهانی رییس وقت فدراسیون فوتبال بود . وقتی برانکو ایوانکوویج به عنوان دستیار میروسلاو بلاژوویچ به ایران آمد ، آن چنان در سایه برون گرایی چیرو گم بود که دیده نمی شد ، اگر هر از چند گاهی در کلام اغراق آمیز پیرمرد جذاب کروات پروفسور خطاب نمی شد ، شاید اصلا آن جوان که شبیه دانشجویان مهندسی بود و کم حرف جایی در رسانه ها پیدا نمی کرد.میروسلاو بلاژویچ به جام جهانی ۲۰۰۲ نرسید اما صفایی تصمیم گرفت دستیارش را به عنوان سرمربی تیمی انتخاب کند که می خواست در بازی های آسیایی بوسان شرکت کند ، تیمی که خط می دادند بگویند که نباید حتی اعزام شود ، چه برسد ..انتخاب عجیب برانکو ایوانکوویچ از سوی محسن صفایی فراهانی جواب داد ، او با مدال طلا برگشت ، بعد هم یک سومی جام ملت ها و یک صعود آسان به جام جهانی را برای ما به همراه آورد و شد محبوب …آقای برانکو ایرانکوویچ
شاید اگر صفایی فراهانی آن انتخاب را نمی کرد ، مسیر زندگی برانکو هم عوض می شد و امروز او با این همه جام عکس یادگاری نداشت
۲-دولت عوض شده بود ، جای خاتمی ، احمدی نژاد رییس جمهور شده بود، محمد دادکان به آن پوستر بی مزه می نازید که نشانی بر سینه لیافت ، می گفت من افتخار می کنم که از دولت قبل مدال گرفتم ، دعوایش با علی آبادی رییس سازمان تربیت بدنی یک قربانی می خواست ، آن قربانی شد ، برانکو ایوانکوویچ
توقع ها بالا رفت ، ما به پرتغال تیمی که در همان جام چهارم شد ،باختیم و سازمان ورزش بیانیه عذر خواهی نوشت ، برانکو فقط یک مساوی گرفت مقابل آنگولا ، هیچ کس برایش مهم نبود که ستاره های تیم همه مصدوم بودند و تیم های مقابل پرتغال و مکزیک ، برانکو قربانی دعوا بود و دیگر به ایران بازنگشت ، رفت تا چند قهرمانی با خود در کشورش و چین و عربستان به دست آورد تا هر مدیری در ایران می خواست بگوید برنامه دارد ، نامش را در گزینه ها بگذارد اما همه مذاکره ها تبلیغی بود به غیر از آن عکس بی کیفیت که از ترکیه آمد بیرون ، برانکو با پرسپولیس بست
۳-پرسپولیس قهرمان نمی شد ، پرسپولیس نیمکتی لرزان داشت ، این می آمد و می رفت ، برانکو آمد ، این تیم با غصه مرگ کاپیتانش اندوه بزرگی را تجربه کرد اما از میان انبوه روزهای خوبی پدید آمد ، برانکو سه بار قهرمان شده است ، برانکو تیمش را به فینال لیگ قهرمانان آسیا رساند ، برانکو یک بار اگر در تفاضل گل کم نمی آمد تعداد قهرمانی هایش به چهار رسیده بود ، برانکو حالا مردی است که بوی موفقیت می دهد ، کلکسیون عکس های او با جام هر فصل پرصفحه تر می شود …راز این موفقیت چیست؟ راز های او ساده است ، او قهرمانی را مهندسی می کند ، مهندسی به این معنا که او می داند که از فوتبال چه می خواهد ، از تیم چه می خواهد ،از بازیکن چه می خواهد ، استعاری ترین شکلش این است که وقتی آن مانع ها سر تمرین می چیند ، مسیر موفقیت را می چیند، او بی دلیل موفق نمی شود ، او نماد سخت کوشی است ، او شور خیلی از مربیان محبوب را ندارد ، حتی خشمش هم کنار زمین نمی چسبد ، او شیرینی کلامی خیلی از مربیان را ندارد ، فوتبالش انتحاری نیست اما او چیزی دارد که خیلی ها ندارند، در آن قیافه ای که شبیه بچه درس خوان های کلاس است ، نوعی آرامش و اطمینان خوابیده که انگار می گوید:«خیالت راحت ، من درباره اش فکر کرده ام …»
افشین خماند