بایگانی برچسب: ضرب المثل فارسی

ریشه و داستان ضرب المثل « بیار هرچه داری ز مردی و زور»

سایت بدون -داستان این مصرع که تبدیل به ضرب المثل شده است ، به گلستان سعدی برمی گردد، سعدی داستان جوانی بلند و بالا و قوی پنجه را نقل می کند که در یک کاروان همراه بود، او تیروکمان و شمشیر داشت و این خیال آن ها را راحت کرده بود اما وقتی راهزن ها آمدند ، این جوان اولین …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « اگر دردم یکی بودی چه بودی؟»

سایت بدون – این بیت از معروفترین دوبیتی های بابا طاهر عریان است اگر دردم یکی بودی چه بودی/وگر غم اندکی بودی چه بودی مصرع اول این بیت در فرهنگ عامه ایران تبدیل به مثلی شده است که در مقام رنج بر زبان می آید و مراد و مقصود گوینده آن است که بگوید فقط این یک مشکل را ندارد …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « آردت را می خواهی در آسیاب دیگه بکشی »

سایت بدون – آرد کشیدن در فرهنگ عامه ایرانی یعنی گندم آردکردن ، قدیم مردم خودشان نان تهیه می کردند و گندمی که خودشان کاشته بودند به آسیاب می بردند تا آرد کنند، گاهی بین آسیاب ها رقابت بود و به مشتریان تخفیف می دادند تا گندم ها را به آسیای آن ها ببرند. از آن جا که جامعه روستایی …

توضیحات بیشتر »

ریشه وداستان ضرب المثل « از گرگ می ترسی ، گوسفند نگه ندار»

سایت بدون – بخش عمده ای از جامعه ایران در گذشته ای نه چندان دور دام دار بودند و بخشی از مایحتاج روزانه خود را با رمه هایی از احشام تامین می کردند ، برای همین واژه هایی مثل گوسفند و گرگ زیاد در این فرهنگ کنار هم قرار می گیرند، یکی از این ضرب المثل ها می خواهد بگوید …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « می خواهد از دریا بگذرد و تر نشود»

سایت بدون – از دریا به دو طریق می توان گذشت یا این که شنا کرد و رد شد یا این که سوار کشتی یا قایق شد و عبور کرد، اولی که عملا غیر ممکن است ، دومی هم سختی های خودش را دارد، به ویژه در زمان های قدیم که این کشتی های مجهز وجود نداشت سفر با کشتی …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « آب حمام تعارف کردن»

سایت بدون – در قدیم حمام ها به شکل خزینه بود، یعنی به شکل حوض و حوضچه هایی که در آن آب جریان داشت ،همه آدم ها پول ناچیزی می دادند و وارد حمام می شدند و تنها چیزی که در حمام مجانی بود،آب بود وگرنه هر کس وسائل نظافت خودش را استفاده می کرد یا از پول به دلاک …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « آش کشک خاله ات است بخوری …

سایت بدون – خاله آش می پخت ، هر بار که آش می پخت همه فامیل را جمع می کرد و به هر کس وظیفه ای می سپرد و در نهایت که آش پخته می شد همه با هم می خوردند، یکی از بچه ها که نمی خواست کار کند از ابتدا شروع کرد به بهانه گرفتن که من آش …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « ستون پنجم»

سایت بدون – برای آن که معنای ستون پنجم را بدانیم باید به جنگ داخلی اسپانیا برویم و یک سخنرانی معروف از ژنرال فرانکو دیکتاتور معروف این کشور…ژنرال فرانکو مبارزه ای طولانی با جدایی طلبان و کمونیست ها داشت . هنگامی که ژنرال مولا یکی از سرکردگان سپاه ژنرال فرانکو با ارتش خود به سوی مادرید پایتخت اسپانیا پیش می …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « بینی اش را به خاک مالیدن»

سایت بدون – سجده کردن تنها در مقابل خداوند متعال است که دارای ارزش است اما در قدیم ستمگرانی که خدا را در جایگاه خدا می دیدند ، دوست داشتند که اقوام مغلوب و شکست خورده در مقابل آن ها سجده کنند ، در این حالت که در برخی از موارد با زور همراه بود ، فرد بازنده را در …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « مثل سگ نازی آباد می ماند»

سایت بدون – نازی آباد در زمان قدیم قریه ای بسیار سرسبز بود که یکی از سوگلی های ناصر الدین شاه در آن زندگی می کرد، این قریه با گسترش تهران به آن وصل شد و در زمان رضا شاه در آن کشتارگاه تهران شد. کشتارگاه این گونه نبود که یک مرکز متمرکز واخد باشد ، پر بود از واحدهای …

توضیحات بیشتر »