بایگانی برچسب: مثل فارسی

ریشه و داستان ضرب المثل «آسمان و ریسمان به هم بافتن»

سایت بدون – آسمان و ریسمان هم قافیه هستند شاعران زیادی وقتی می خواهند برای کلمه آسمان که کلمه متداولی است قافیه بیاورند وسوسه می شوند از ریسمان که معنی طناب می دهد استفاده کنند اما خب رابطه پیدا کردن مثل آسمان و ریسمان خیلی آسان نیست باید به اندازه فردوسی شاعر بزرگی باشی که بتوانی چنین شعر را بگویی …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « با یه من عسل نمی توان خورد»

سایت بدون – در زمان قدیم و حتی در زمان حال وقتی دارو خیلی تلخ بود آن را با عسل می خوردند تا شاید شیرینی عسل باعث شود که بتوان داروی به آن تلخی را هضم کرد حالا اگر دارو خیلی تلخ بود، میزان عسل را اضافه می کردند این ضرب المثل در توصیف آدم های عبوس و ناراحت که …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل«روی دروغ گو، مثل ته دیگ سیاه است»

روی دروغ گو، مثل ته دیگ سیاه است سایت بدون – روی برنج می تواند سفید و درخشان باشد اما اگر حرارت زیاد باشد و برنج بسوزد، عاقبت به ته دیگ که برسیم سیاهی خودش را نشان می دهد این ضرب المثل می خواهد بگوید که هر دروغ و فریبی عاقبت کار برملا می شود و باعث رسوایی است ضرب …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «عروس نمی‌تونست برقصه، می‌گفت: اتاق کجه»

سایت بدون – رسم است که در مجلس عروسی عروس می رقصد عروسی را در نظر بگیرید که بلد نیست برقصد برای همین از شرایط اتاق ایراد می گیرد تا ذهن دیگران را به سوی به غیر از خودش معطوف کند این ضرب المثل زمانی به کار می رود که کسی بخواهد ناتوانی فردی خود را به گردن عوامل خارجی …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « نان ندارد، پیاز می خورد اشتهایش باز می شود»

۱۴ سایت بدون – از قدیم اعتقاد بر این بود که خوردن پیاز بر اشتهای افراد می افزاید شما تصور کنید فردی که غذا برای خوردن ندارد ولی یک پیاز بر می دارد تا اشتهایش بیشتر شود اشتهای بیشتر یعنی خواستن غذای بیشتر این ضرب المثل در زمانی به کار می رود که کسی به جای حل مشکلات خود ، …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « افاده ها طبق طبق، سگ ها به دورش وق وق»

سایت بدون – این صحنه برای همه آشناست افراد خیابان خواب و ژنده پوش را حیوانات خیابانی خوب می شناسند وقتی آن ها حضور پیدا می کنند شروع به پارس کردن می کنند حالا اگر این افراد اگر اوضاعشان فرق کند و با سر و سیمای مرتب هم برگردند بازهم سگ ها آن ها را می شناسند و برایشان واق …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « از آب دریا بخشیدن»

سایت بدون – این ضرب المثل معادل ضرب المثل از کیسه خلیفه بخشیدن است و به کسی اشاره دارد که با چیزی که به خودش تعلق ندارد ، سخاوتمندی می کند ضرب المثل های بیشتر را می توانید در لینک زیر پیدا کنید مجموعه ای بی نظیر از ضرب المثل‌های فارسی همراه با داستان و کاربرد

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «خرش که از پل گذشت»

سایت بدون – در زمان ناصرالدین شاه دزدی از دست ماموران فرار می کرد او یک دزدی بزرگ کرده بود و طلای بیشماری داشت در راه فرار به یک رودخانه عمیق و خروشان رسید که عبور از آن ممکن نبود می دانست جایی که هست پرت است و چند روزی امان دارد اما هر آن امکان داشت که ماموران سر …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « آیینه اش را گم کرده است»

سایت بدون – این ضرب المثل زمانی به کار می رود که کسی از دیگران ایراد می گیرد در حالی که خودش پر از ایراد است ضرب المثل های بیشتر را می توانید در لینک زیر پیدا کنید مجموعه ای بی نظیر از ضرب المثل‌های فارسی همراه با داستان و کاربرد

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « عقلش پاره سنگ برمی دارد»

سایت بدون – آن زمان که ترازوها هنوز دیجیتال نبود برای وزن کردن اجسام از ترازوهای تعادلی استفاده می کردند این ترازوها دو کفه داشتند و در یک طرف اجسام را می گذاشتند و در طرف دیگر سنگ های ترازو را این سنگ ها وزن مشخصی داشتند مثلا نیم کیلو، یک کیلو و یا یک من و دو من گاهی …

توضیحات بیشتر »