بایگانی برچسب: کاربرد ضرب المثل

ریشه و داستان ضرب المثل« بز آوردن »

سایت بدون – برای این که بدانیم بزآوردن چیست اول باید یک بازی قدیمی را بشناسیم. در جامعه دامدار اسباب بازی هم از باقیمانده حیوانات است . قاب بازی یک بازی قدیمی است که به وسیله قاب انجام می‌شده‌است، قاب یا قاپ، استخوان مچ پای گوسفند است که آن را بجول، بژول و بچول هم گفته‌اند. چون این استخوان شبیه …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل« دست کسی را در حنا گذاشتن»

سایت بدون – زمان قدیم چون مثل حالا نبود که گوشه هر خانه حمامی باشد و مردم هر روز خمام بروند ، قدیم حمام رفتن آدابی داشت و زمان بر بود .یکی از زمان بر ترین زمان های این استحمام حنا گذاشتن بود، حنا را هم بر سر می گذاشتند و هم بر دست و پا… از حنا برای زیبایی …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «حرف را به کرسی نشاندن»

سایت بدون – کرسی معنی صندلی دارد اما در فارسی هر جای نشستنی را کرسی نمی گویند، کرسی جایگاه خاصی برای نشستن است ، مثل صندلی شاهان و بزرگان …یا حتی آن صندلی که عروس و داماد روی آن می نشستند. در قدیم در زمان عروسی بر سر مهریه و شیر بها جنگ و جدل زیادی می شد و هر …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « چوب در آستین کردن»

سایت بدون – در زمان های قدیم برای تنبیه قدیم با توجه به روحیه حاکم و میزان جرمی که انجام گرفته مجازات های متفاوتی را در نظر می گرفتند ، بعضی را می کشتند، دار می زدند، سر می بریدند و …بغضی را قتل عضو می کردند، بعضی را شلاق و تازیانه می زدند یک مدل تنبیه هم بود که …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « کلاهش پشم ندارد»

سایت بدون – قزاق ها که به ایران آمدند ، نوعی کلاه روی سر صاحب منصبان آن ها بود که خز و پشم داشت.این کلاه فقط بر سر افسران بود و سربازان از کلاه های ساده تری استفاده می کردند،وقتی تشکیلات شهربانی ، ژاندارمری و پلیس ایران تشکیل شد ، این رویه تقریبا منتقل شد، برای همین نحوه ارزیابی درجه …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «حکم سیمرغ و کیمیا را دارد»

سایت بدون – کیمیا اکسیری است که به هر چیز و البته مس بزنی طلا می شود کیمیاگران کسانی بودند که همه عمر را بر سر این می گذاشتند که به این اکسیر یا کیمیا برسند و زندگی خود را تغییر دهند کیمیاگران شیمی دانان عصر قدیم بودند که همه عمر خود را بر سر چیز پیدانشدنی می گذاشتند سیمرغ …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «رفیق گرمابه و گلستان»

سایت بدون – این ضرب المثل از این بیت از حافظ گرفته شده است اگر رفیقِ شفیقی درست پیمان باش/حریفِ خانه و گرمابه و گلستان باش درباره این ضرب المثل باید چند نکته را در نظر داشته باشیم آدم وقتی به حمام یا گرمابه می رود، تمام ظاهر سازی های دنیوی را می شوید و همه نقص هایش عریان می …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «از خر شیطان پایین آمدن»

سایت بدون – انسان اگر بر روی حیوانات چهارپا نظیر خر سوار می شود، انتظار دارد که مهار و کنترل آن را در دست داشته باشد و به جایی برود که جای درست و مقصد است اما خر شیطان، خری است که حرف گوش نمی دهد و هر کجا که دوست دارد می رود به اصطلاح شیطان در جلدش رفته …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «اگر یخ بود، آب می شد»

سایت بدون – انسان وقتی خجالت می کشد نه تنها صورتش سرخ می شود بلکه درجه حرارت بدنش بالا می رود از طرفی درجه حرارت بالا موجب یخ شدن آب و تغییر شکل آن از جامد به مایع می شود در مجموع این ضرب المثل می خواهد بگوید، کاری تو کردی، آن قدر زشت و ناپسند است که شرمساری تو …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «چاخان،پاخان»

سایت بدون – پاخان را می توان به صورت پاخوان در نظر گرفت که معنای حرف های پاسفره می دهد اما در واقع این کلمه فقط به دلیل خوش نوایی بعد از چاخان آمده است و نظیر ترکیباتی مثل سر مر، کتاب متاب، چیز میز و… است اما چاخان کلمه ای ترکی است به معنای دروغ و دروغ گویی این …

توضیحات بیشتر »