بایگانی برچسب: داستان ضرب المثل

داستان و ریشه ضرب المثل«کره را روغن کرده »

سایت بدون – در زمان های قدیم قیمت کره بسیار بیشتر از روغن بود، در همان روزگار یک روستایی ساده دل به شهر می رود و مقداری کره هم با خودش می برد تا بفروشد و خرجش را دربیاورد اما شب دیر وقت می رسد و نمی تواند آن ها را بفروشد برای همین احتمال خراب شدن کره ها می …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « قافیه تنگ بودن»

سایت بدون – مشهور ترین جمله ای که از تنگ شدن قافیه به ذهن می رسد این است که چون قافیه تنگ آید، شاعر به جفنگ آید که معنای آن است که گاهی شاعران برای آن که حرف آخر دو بیت را جور کند ، مجبورند که حرف بی ربط و پرت بزنند اما قافیه تنگ شدن یا تلاش برای …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « لنگ انداختن»

سایت بدون -زورخانه دارای آداب بسیار جالبی بود، کسی که به میدان و گود زورخانه وارد می شدند باید منش و راه پهلوانی را نشان می دادند، آن ها برای شکست دادن یا نشان دادن زور و بازو با هم مبارزه نمی کردند ، ورزش در زورخانه برای بالا نگه داشتن آمادگی جسمانی بود و پهلوان به برتری خودش فکر …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «آب از آب تکان نمی خورد»

سایت بدون – دریا ، رودخانه ، استخر و…هر گاه که آب یکجا می ماند و سکون دارد، سطح آب یکنواخت و بدون تلاطم است، مگر این که باد بوزد و تعادل را برهم زند ، اینجاست که حرکت آب روی آب رخ می دهد ، در زندگی هم وقتی هیچ اتفاقی رخ نمی دهد و سکون حاکم است ، …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل « خودش می برد، خودش می دوزد»

سایت بدون – خیاط کسی است که لباس را می دوزد ، خیاط ها معمولا به ویژه در زمان قدیم همه کار دوخت لباس را به تنهایی انجام می دادند ، یعنی خودشان ابعاد بدن را اندازه می گرفتند، خودشان پارچه را برش می دادند و خودشان آن را می دوختند اما همه این کارها مطابق سلیقه مشتری است ، …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «عسس بیا مرا بگیر»

سایت بدون – عسس در لغت به معنی «عاس» است، عاس هم به معنای شبگرد، حارس و نگهبان شهر است ، عسس ها چیزی مانند نیروی انتظامی در دوران کنونی بودند و با گشتن در کوچه ها و خیابان ها از جان و مال مردم حراست می کردند عسس ها افراد مشکوک و متهم را بازداشت و بازجویی می کردند. …

توضیحات بیشتر »

داستان وریشه ضرب المثل «کج بنا کردند از اول، قبله این خانه را»

سایت بدون -در فارسی ضرب المثلی داریم که می گوید ؛ خشت اول چون نهاد /معمار کج تا ثریا می رود دیوار کج این ضرب المثل زمانی به کار می رود ، بنیان یک چیز از ابتدا اشتباه گذاشته شده است و چو ن از پایه ایراد وجود دارد، قابلیت اصلاح وحود ندارد و فساد ادامه پیدا می کند تا …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «شستش خبردار شد»

سایت بدون – ماهیگیری انواع مختلف دارد، برخی ماهی را با تور می گیرند و برخی دیگر با قلاب برای آن هایی که ماهی را با قلاب می گیرند ، شست دست نقش مهمی دارد. شست دست یا روی چوب ماهیگیری قرار می گیرد یا با نخ ماهیگیری در تماس است به همین خاطر وقتی یک ماهی به طعمه نوک …

توضیحات بیشتر »

داستان و ریشه ضرب المثل «آن ریشی که گرو می گیرند ،این نیست»

سایت بدون -می گویند در زمان قدیم  فرد خوش نام و آبرومندی دچار مشکل مالی می شود ، به او می گویند که برو و قرض بگیر ، پیش کسی می رود که پول قرض می دهد ، به او می گوید که چیزی برای گرو بده ، می گوید :ندارم ..برای همین مرد صاحب مال می گوید ؛ ریشی …

توضیحات بیشتر »

ریشه و داستان ضرب المثل «ارزن عثمانی، خروس ایرانی »

سایت بدون -در زمان صفویه ایران و عثمانی درگیری فراوانی داشتند و حتی چندین بار با هم درگیر شدند، این درگیری تا دوران افشاریه  ادامه داشت .در زمان نادر شاه افشار  سفیر عثمانی به دربار ایران آمد ،او یک گونی ارزن با خود آورده بود  و بر روی زمین ریخت و گفت:«لشگر عثمانی مثل دانه های ارزن بی شمارند» نادر …

توضیحات بیشتر »