آیا بارسا می‌تواند گریزمان و نیمار را با هم بخرد ؟


گراهام هانتر

تصور کنید که از بلندگوهای ورزشگاه در نخستین هفته لالیگا، نام هفت نفر اول ترکیب اصلی بارسلونا اعلام می‌شود. مارک آندره تراشتگن، دنی آلوز (که البته خود این نام هم ممکن است موجب هیاهو شود)، جرارد پیکه، ساموئل اومتیتی، جوردی آلبا، سرخیو بوسکتس، فرنکی دیونگ … .» اما بعد از آن است که شوک و هیجان ورزشگاه را فرا خواهد گرفت: «بازیکن شماره ۷: نیمار! شماره ۱۰: لیونل مسی! شماره ۱۴: ‌آنتوان گریزمان! و شماره ۹: لوئیس سوارس! » با چنین سناریویی و چیدن تیم با آرایش ۱-۳-۲-۴، بارسلونا ظاهراً توانسته اهداف خود برای فرستادن فیلیپه کوتینیو به علاوه ۱۰۰ میلیون یورو به پاری‌سن‌ژرمن برای پس گرفتن نیمار و برنامه از پیش تعیین شده خود برای خرید مهاجم فرانسوی اتلتیکومادرید با پرداخت غرامت ۱۲۰ میلیون یورویی فسخ قرارداد او را محقق کند.
از نگاه خیلی‌ها، بازار نقل و انتقالات تابستان امسال شبیه صف اتوبوس‌های کنار هم پارک شده‌ای است که سال ۱۹۷۲ «اول نیول» از پرش روی آنها با موتور مورد اعتمادش، هارلی دیویدسون XR-750 خودداری می‌کرد، یا قله یخی هیمالیا که سر رانولف تویسلتون ویکهام به آن صعود نمی‌کرد یا ژاکت ویژه بستن دیوانگانی بود که هری هودینی نمی‌توانست از آن فرار کند. خلاصه اینکه از نگاه آنها برنامه‌هایی که بارسلونا برای تابستان امسال در سر دارد، شبیه چالشی غیرممکن است. با این حال بارسلونا شاید آنقدرها هم با محقق کردن این مأموریت غیرممکن فاصله نداشته باشد. این باشگاه در ماه مارس، یک پیمان «باشگاه با بازیکن» با گریزمان بست و به او قول داد زمانی که غرامت فسخ قراردادش کاهش پیدا کند (این اتفاق روز گذشته رخ داد)، برای خریدنش دست به کار خواهد شد. طبق ‌بندی که گریزمان سال گذشته موقع تمدید قراردادش با اتلتیکومادرید در این قرارداد گنجاند، رقم فسخ قرارداد او از اول ماه جولای از ۲۰۰ میلیون یورو به ۱۲۰ میلیون یورو کاهش پیدا می‌کند. بارسلونا در همین حال مترصد پیدا کردن راهی برای برگرداندن نیمار از پاری‌سن‌ژرمن است، بازیکنی که کمتر از دو سال پیش با قراردادی ۲۲۲ میلیون یورویی از بارسا جدا شد.
پس تصور ترکیبی که بالاتر اعلام شد برای نخستین بازی رسمی بارسلونا در اواسط ماه آگوست خیلی هم دور از ذهن نیست، ترکیبی که با بازگشت دنی آلوز ۳۶ ساله، دفاع راست سابق بارسایی‌ها – کسی که قراردادش با پاری‌سن‌ژرمن تمام شده است – کامل می‌شود. با این حال شاید راه‌‌حل‌های منطقی‌تر و کمتر مخاطره‌آمیز هم وجود داشته باشد.
راه‌حل یک – پایبند ماندن به استراتژی خرید گریزمان، نادیده گرفتن ابراز تمایل‌های پی‌در‌پی نیمار برای بازگشت به نوکمپ و به جای آن نگه داشتن کوتینیو.
راه‌حل دو – مانور دادن روی انتقال گریزمان به بارسلونا، سپس پس گرفتن نیمار از پاریسی‌ها در ازای رقمی به مراتب کمتر (از نظر هزینه خرید و حقوق) نسبت به آن چیزی که PSG برای خریدنش در تابستان سال ۲۰۱۷ پرداخت که با استفاده از بخشی از ۱۲۰ میلیون یوروی کنار گذاشته شده برای خرید گریزمان به علاوه فروش کوتینیو به پاریس می‌تواند محقق شود.
خب، حالا که ما دو گزینه به صرفه داریم، می‌توانیم آنها را رد کنیم چون هیچ یک از این دو گزینه، چیزهایی نیستند که کارشناسان، استراتژیست‌ها و رویاپردازان دوآتشه نوکمپ تمایلی به فشار آوردن برای محقق شدن آنها داشته باشند. با فروش کوتینیو به پاری‌سن‌ژرمن در ازای رقمی بالا، نگه داشتن ۹۰ میلیون یورویی که قرار بود صرف خرید ماتیس دلیخت از آژاکس کند و تأمین ۱۰۰ میلیون یورویی دیگر از فروش دیگر بازیکنان مازاد تیم به علاوه در نظر گرفتن حقوق معقول برای نیمار، بارسلونا در تلاش است که فصل نقل و انتقالات را به بهترین شکل ممکن مدیریت کند اما اگر و این یک اگر بزرگ است، بارسلونا بتواند این مأموریت واقعاً بزرگ و بسیار پرمخاطره را با موفقیت به سرانجام برساند، آیا مسی، نیمار، سوارس و گریزمان می‌توانند ترسناک‌ترین مربع هجومی تاریخ باشگاه بارسلونا را بسازند؟ من می‌توانم به شما اطمینان بدهم که دورنمای این خط حمله هم به اندازه کافی جذاب هست که رؤسای برخی از باشگاه‌ها و اعضای هیات مدیره آنها را مجاب کند که با همه عواقبی که برای‌شان خواهد داشت، دستور ساختن آن را بدهند. خویشتنداری و محبوبیت در تصمیم‌گیری‌های اهالی فوتبال باشگاهی نقش به مراتب پررنگ‌تری ایفا می‌کنند، پررنگ‌تر از آنچه خیلی‌ها راغب باشند به آن اعتراف کنند. با این حال اگر چنین اتفاقی رخ دهد، در حکم یک رویداد جالب در تاریخ به ثبت خواهد رسید، تاریخی که یکی از مهم‌ترین رخدادهای آن ۲۰ سال پیش با سه‌گانه منچستریونایتد که تنها چهارمین سه‌گانه قهرمانی‌های لیگ، جام حذفی و لیگ قهرمانان -جام باشگاه‌های اروپای تاریخ (بعد از سه‌گانه‌های سلتیک، آژاکس و آیندهوون) بود، به ثبت رسید.
یکی از پایه‌های آن موفقیت تاریخی تیم سرالکس فرگوسن در فصل ۹۹-۱۹۹۸ با شیوه نادری بود که این مرد اسکاتلندی برای کنار هم چیدن ۴ مهاجم استثنایی، مغرور، پرتوقع و سرشناس مانند اندی کول، دوایت یورک، اوله گونار سولشر و تدی شرینگهام در یک تیم به کار برد. در ۴ تورنمنتی که منچستریونایتد در آن سال در آنها شرکت کرد، این ۴ نفر مجموعاً‌ ۷۶ گل زدند. یکی از آنها گل سرنوشت ساز برد تیم در روز پایانی لیگ برتر، فینال جام حذفی یا وقت‌های اضافه فینال لیگ قهرمانان را مقابل بایرن مونیخ به ثمر می‌رساند. آن سه‌گانه بیشتر از هر چیزی دیگر، مهر تأییدی بود پای موفقیت فرگوسن برای سازماندهی ساختار هجومی تیمش و البته فرگی هرگز آن چهار نفر را در آن واحد در ترکیب قرار نمی‌داد.
به شیوه‌ای متضاد اما، شما بهتر است باور کنید که اگر مسی، سوارس، گریزمان و نیمار همگی در بارسلونا باشند، آن وقت سرمربی تیم ارنستو والورده طبق قانونی نانوشته خودش را ملزم به میدان دادن به هر ۴ نفر آنها در ترکیب اصلی خواهد دانست، آن هم نه به صورت موردی و استثنا بلکه هر وقت که امکانش را داشته باشد. قابل ذکر است که تنها دو باشگاه دیگر به جز بارسلونا بعد از یونایتد سال ۱۹۹۹ موفق به کسب سه‌گانه شده‌اند که آنها هم خط آتشی مشابه داشته‌اند. اینتر میلانی که با مورینیو در سال ۲۰۱۰ سه‌گانه سری A، کوپا ایتالیا و لیگ قهرمانان را برد از خط حمله‌ای متشکل از دیه‌گو میلیتو، ساموئل اومتیتی، ماریو بالوتلی و گوران پاندف استفاده می‌کرد و بایرن مونیخی که سال ۲۰۱۳ با خط حمله‌ای متشکل از ماریو مانژوکیچ، توماس مولر، ماریو گومز و البته شراکت آرین روبن، فرانک ریبری و کلودیو پیزارو، موفق به فتح بوندس‌لیگا، جام حذفی آلمان و لیگ قهرمانان اروپا طی یک سال شد. سه‌گانه بارسلونای پپ گواردیولا در سال ۲۰۰۹ هم قدرت گرفته از خط حمله‌ای مرگبار متشکل از لیونل مسی، تیری آنری، ساموئل اتوئو، ایدور گودیانسن و یویان کرکیچ بود. ۶ سال بعد هم که این تیم با هدایت لوئیس انریکه سه‌‌گانه‌اش را تکرار کرد، خط حمله‌اش ستاره‌هایی مانند مسی، نیمار، سوارس و پدرو داشت.
ساز و کاری که بارسلونا دارد مطابق آن برای خرید نیمار و گریزمان تلاش می‌‌کند، شاید به زعم بسیاری از بارسایی‌های وسواسی دنباله‌روی مکتب یوهان کرایف -گواردیولا، چیکی بگریستاین نوعی انحراف و پیروی از مکتب خریدهای کهکشانی‌ رئال مادرید باشد – مخصوصاً‌ با خرید کوتینیو و عثمان دمبله‌ای که ۳۰۰ میلیون یورو روی دست باشگاه هزینه گذاشت و هیچ کمکی هم به باشگاه برای فتح دوباره اروپا نکرد. از دریچه نگاه آنها خرید گریزمان و نیمار نوعی بی‌احترامی دیگر به تلاش‌های آکادمی لاماسیا برای تولید و پرورش بازیکنان بااستعداد است، آن هم زمانی که همین حالا این آکادمی دو بازیکن مانند کارلس آلنیا و ریکی پوج را دارد که آماده تزریق به ترکیب اصلی هستند اما وقتی که یکی مثل مسی که فرمانده تیم در زمین بازی است، از رییس باشگاه خوسپ ماریو بارتومئو می‌خواهد که نیمار را به خانه برگرداند، او چگونه می‌تواند خواسته مهم‌ترین فرد باشگاه را رد کند؟
خلاصه اینکه بارسلونا می‌خواهد خرید دوگانه بزرگش را محقق کند و تا حدودی هم می‌توان روی موفقیتش با همه مشکلاتی که وجود دارد حساب کرد. این خرید‌ها حکم پاره کردن همسترینگ مالی باشگاه و ضربه‌ای محکم به پیکر چیزی که زمانی فلسفه باشگاه محسوب می‌‌شد را خواهد داشت اما یک بار دیگر سبب می‌شود که نگاه دنیا به نوکمپ دوخته شود و به تبع آن اسپانسرهای فعلی را به تمدید قرارداد و اسپانسرهای جدید را به آغاز همکاری با آبی‌و‌اناری‌ها مجاب خواهد کرد. ضمن اینکه اگر بازیکنان هم در زمین بازی کارشان را درست انجام دهند آن وقت کسب سومین سه‌گانه تاریخ باشگاه هم ممکن خواهد بود. با این شرایط جداً به من بگویید که اگر شما جای مسوولان باشگاه بارسلونا بودید چه تصمیمی می‌گرفتید؟
منبع:ESPN

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «مثل قرقی»

سایت بدون – قرقی یکی از کوچک ترین پرندگان شکاری است این پرنده که به …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *